انجمن دانشجویی پیام نور پیرانشهر
علمی پژوهشی
سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 17:35 :: نويسنده : سیاوش هادی فر
 
مديريت بهره وري

 

مورچه هر روز صبح زود سر کار می‌رفت و بلافاصله کارش رو شروع می‌کرد. با خوشحالی به میزان زیادی کار تولید می‌کرد رئیسش که یک شیر بود، از این که می‌دید مورچه می‌تواند بدون سرپرستی بدین گونه کار کند، بسیار متعجب بود. بنابراین فکر کرد که اگر مورچه می‌تواند بدون هیچ گونه سرپرستی بدین گونه تولید کند، پس با داشتن یک سرپرست حتما میزان تولیدش بسیار بالاتر خواهد رفت.

او بدین منظور سوسکی را که تجربه بسیار زیادی در سرپرستی داشت و به نوشتن گزارشات عالی شهره بود، استخدام کرد. اولین تصمیم سوسک راه اندازی دستگاه ثبت ورود و خروج بود. او همچنین برای نوشتن و تایپ گزارشاتش به کمک یک منشی نیاز داشت. عنکبوت هم مدیریت بایگانی و تماس‌های تلفنی را بر عهده گرفت.

شیر از گزارشات سوسک لذت برده و از او خواست که نمودارهایی که نرخ تولید را توصیف می‌کند تهیه نموده که با آن بشود روندها را تجزیه و تحلیل کند. او می‌توانست از این موارد در گزارشاتی که به هیئت مدیره می‌داد استفاده کند.

بنابراین سوسک مجبور شد که کامپیوتر جدیدی به همراه یک دستگاه پرینت لیزری بخرد. او از یک مگس برای مدیریت واحد تکنولوژی اطلاعات استفاده کرد. مورچه که زمانی بسیار بهره ور و راحت بود، از این کاغذبازی افراطی و جلساتی که بیشترین وقتش را هدر می داد متنفر بود.

شیر به این نتیجه رسید که زمان آن فرا رسیده که شخصی را به عنوان مسئول واحدی که مورچه در آن کار می‌کرد را معرفی کند. این سمت به جیرجیرک داده شد. اولین تصمیم او هم خرید یک فرش و نیز یک صندلی ارگونومیک برای دفترش بود. این مسئول جدید یعنی

جیرجیرک هم به یک کامپیوتر و یک دستیار شخصی که از واحد قبلی‌اش آورده بود، به منظور کمک به برنامه بهینه‌سازی استراتژیک کنترل کارها و بودجه نیاز پیدا کرد.

اکنون واحدی که مورچه در آن کار می‌کرد، به مکان غمگینی تبدیل شده بود که دیگر هیچ کسی در آنجا نمی‌خندید و همه ناراحت بودند. در این زمان بود که جیرجیرک، رئیس یعنی شیر را متقاعد کرد که نیاز مبرم به شروع یک مطالعه درخصوص سنجش شرایط محیطی دارد. با

مرور هزینه‌هایی که برای اداره واحد مورچه میشد، شیر فهمید که بهره‌وری بسیار کمتر از گذشته شده است. بنابراین او جغدی که مشاور شناخته شده و معتبر بود را برای ممیزی و پیشنهاد راه حل اصلاحی استخدام نمود.

جغد سه ماه را در آن واحد گذراند و با یک گزارش حجیم چند جلدی باز آمد. نتیجه نهایی این بود: "تعداد کارکنان بسیار زیاد است". حدس می زنید اولین کسی که شیر اخراج کرد چه کسی بود؟

مسلما مورچه! چون او عدم انگیزه اش را نشان داده و نگرش منفی داشت

سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 17:34 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

 به سوی بازاریابی مستقیم
مولف/مترجم: مجتبی ملائی
موضوع: بازاریابی وcrm
سال انتشار(میلادی): 2008
وضعیت: تمام متن
منبع: ماهنامه تدبیر-سال نوزدهم-شماره 199
تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات علمی مدیریت 
چکیده: بازاریابی مستقیم (Direct Marketing) یکی از اجزای پنجگانه ابزارهای ترویج است که به همراه تبلیغات، پیشبرد فروش، روابط عمومی و فروش شخصی، در برقراری ارتباط با مخاطبان هدف استفاده می ‌شود. شرکتها و سازمانهای بیشماری از کوچکترین خرده فروشها و سازمانهای مدنی و خیریه گرفته، تا بزرگترین کمپانی های بین المللی از امکانات بازاریابی مستقیم برای تبلیغ محصولات و خدمات شرکت استفاده می کنند. این مقاله ضمن ارائه تعریفی از بازاریابی مستقیم و روند رشد آن، ضرورت استفاده از این روش و شیوه‌ های آنرا بیان داشته، درپایان قوتها و ضعفهای آن را بازگو کرده است. نتایج بررسی، توجه به امر اصلاح نظام گزینش و جذب نیروی انسانی وآموزش افراد به منظور استفاده از این سبک، ترویج در سازمانهای امروزی را ضروری می‌نماید.
 

 


 

مقدمه
با توجه به افزایش روزافزون رقابت تولیدکنندگان و نیز گسترش بازار مصرف محصولات و خدمات و پیشرفتهای علمی و فنی، فرصتی فراهم است تا کارشناسان امور تجارت و بازاریابی با استفاده از تسهیلات مخابراتی و امکانات ارتباطی از این وضعیت بهره جسته، با جلب رضایت مشتریان فعلی و بالقوه وضعیتی ایده آل برای سازمان فراهم کنند. از راههای مختلفی می توان رضایت مشتری را جلب کرد، از جمله: به وسیله کاهش هزینه های خرید مشتری ، صرفه جویی در وقت مشتری از راه خدمت رسانی سریعتر، عرضه محصول طبق خواست مشتری با قیمت مناسب و ...
یکی از ابزارهای مهمی که می تواند در این راه کمک موثری باشد، استفاده از ابزارهای مخابراتی و اینترنتی است. توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، تجارت الکترونیک، توسعه وب سایت هاو... مانند تمامی رشته ها، مدیریت و بازاریابی را هم تحت تاثیر قرار داده است که یکی از علایم آن گرایش بیشتر شرکت ها به سوی بازاریابی مستقیم است.


 

مفهوم بازاریابی مستقیم
بازاریابی، همانند آشپزی، هم علم است و هم هنر. هر تحلیلگر بازاریابی، همانند هر آشپز، سلیقه ویژه خود را دارد. کیفیت نهایی کار، به پسند وی بستگی دارد. هدف نهایی یک استراتژی بازاریابی نشان دادن جهت هایی به سازمان به منظور ثروت آفرینی بیشتر است. به منظور تحقق این هدف استراتژی، بازاریابی درست باید قابل فهم، مرتبـط و عملی باشد. بازاریابی مستقیم سردرگمی و ابهام و عدم اطمینان موجود در استراتژی بازاریابی انبوه، بازایابی تفکیکی و بازاریابی متمرکزرا برطرف می¬‌کند و به گونه ای مستقیم مشتری را نشانه¬‌گیری می¬‌کند.
(Thomas, 2007)
به گمان کاتلر (2007) بازاریابی مستقیم به عنوان به کارگیری کانالهای مستقیم ارتباط با مصرف کننده به منظور یافتن مشتری و تحویل محصول و خدمت به مشتری، بدون نیاز به استفاده از واسطه ها ی بازاریابی تعریف شده است. بازاریابی مستقیم به بازاریاب اجازه می¬دهد که پاسخهای مستقیم بیشتری را از مشتری دریافت کرده، بازار هدف را به گونه بهتری نشانه¬‌گیری کند و محصول را بدون قرار گرفتن در فرایـنـد عــریض و طویل و پرهزیـنـه کانالهای سنــتی به فـروش رساند .( Wilkinson,2007)
بازاریابی مستقیم با برقراری ارتباط مستقیم و بی واسطه با مشتریان، سعی در جذب و حفظ مشتریان دارد. این روش برخلاف سایر اشکال ارتباطی،معمولاً نیازمند پاسخ فوری مشتری است و براین اساس، اثربخشی فعالیتهای بازاریابی مستقیم به صورت کمی قابل سنجش است.
بازاریابی مستقیم، لزوماً شامل فعالیت‌های کوتاه‌¬مدت و پاسخ¬مدار نیست. عمده اقدامهای انجام گرفته در زمینه بازاریابی مستقــیم به صورت کمی قابل سنجش است. بازاریابی مستــقیم به دنبال توسعه روابط مستقیم مستمر با مشتریان است، چراکه اکثر بازاریابان براین باورند که هزینه جذب مشتریان جدید، پنج برابر حفظ مشتریان فعلی است. براین اساس فعالیت¬های بازاریابی مستقیم،به عنوان ابزاری برای رضایتمند نگه داشتن مشتریان و تشویق او به هزینه کردن خواهدبود. زمانی که مشتری جذب شد، فرصت فروش سایر محصولات بنگاه به او، به وجود می¬‌آید(peter,1999: 18)


 

رشد بازاریابی مستقیم
فروشهایی که از راه مجرای سنتی بازاریابی مستقیم انجام می¬‌شود، رشد بسیار سریعی داشته‌¬اند. عوامل متعددی باعث این رشد بوده¬‌اند. در تعداد زیادی از بازارهای خاص که به اولویتهای وی‍‍ژه توجه می‌شود، پدیده¬ای به نام: توده¬‌زایی بازار به وجود آمده است.هزینه بالای رانندگی، راه‌بندانها و دردسرهای ناشی از پیدا کردن توقفگاه برای خودرو ، کمبود زمان وکمبود تعداد خرده‌¬فروشی¬ها و صفهای طولانی در برابر در خروجی فروشگاهها، همه اینها، باعث شده¬اند که افراد از راه پایگاههای شبکه، خطهای تلفن رایگان و 24 ساعته‌، سفارش خرید بدهند(این خریدها در حالی انجام می¬شوند که خریدار نیازی به مراجعه به فروشگاه ندارد). اقدامهایی که شرکتهای: فدرال اکسپرس، ایربورن و یونایتد پارسل سرویس به کار می‌‌برند و می¬‌کوشند محموله¬‌ها را به سرعت تحویل دهند، باعث شده است که مردم و خریداران با استفاده از این سیستم‌ها، سفارش کالای مورد نظر را بدهند. گذشته از این، بسیاری از فروشگاههای زنجیره¬ای بخشهای متعلق به اقلام کالاهایی را که فروش کند دارند، حذف کرده‌¬اند ودر نتیجه این امکان به وجود آمده است که برخی دیگر از راه بازاریابی مستقیم، بتوانند این اقلام محصول را به خریداران ویژه خود تحویل دهند. همچنین بازاریابهای فعال در بازاریابی مستقیم، با استفاده از قدرت رایانه و داده¬های بسیار زیاد، می‌توانند برای مشتریان خود بهترین مشتریان احتمالی را شناسایی کرده، در این راه از روش مقایسه هزینه و منفعت، استفاده می‌¬کنند. بازاریاب‌های تجاری به صورتی فزاینده، به پست مستقیم و بازاریابی از راه دور روی آورده¬اند و می‌کوشند به جای استفاده از نیروی فروش و تحمل هزینه‌‌های روزافزون این نیرو، فروشها را بدان¬‌گونه انجام دهند (کاتلر، 1383 :600)


 

ضرورت استفاده از بازاریابی مستقیم
در سالهای 1970 بازاریابی محصولات صنعتی به نسبت کم هزینه بود، در حالی که هزینه پردازش داده¬ها برای همه و حتی برای بزرگترین شرکتها هم خیلی گران بود. در اواخر سال 1980 ، اوضاع برعکس شد. هزینه های فروش و بازاریابی سنگین تر شد. علاوه بر این، محصولاتی که وارد بازارها می شدند و به صورت خیلی جزئی تغییر می کردند، روند آرامی را در پیش داشتند.
امروزه چالش عمده بازارایابی، کاهش هزینه های فروش است . بدین منظور دو راه، از عملی ترین راهها ، افزایش بهره‌وری کارکنان فروش یا توجه بیشتر به سمت یک مجرای فروش اقتصادی تر است. بازاریابی مستقیم می تواند به هر دو هدف کمک کند .
همچنین بازاریابی مستقیم می¬‌تواند مشتریان بالقوه را شناسایی و تعدیل کرده، مساعی فروش کارکنان فروش را تقویت کند . بازاریابی مستقیم می¬‌تواند به فروشندگان کمک کند با تصمیم گیرندگانی دیدار کنند که پیشتر درهای اتاق خود را بر روی دیگران بسته بودند. بازاریابی مستقیم می‌¬تواند آگاهی مشتریان بالقوه و مشتریان کنونی را در مورد یک شرکت و محصولات و خدمات شرکت افزایش دهد و به عنوان ابزاری برای یادآوری این نکته به کار رود که شرکت می¬‌خواهد با طرف مقابل رابطه تجاری داشته باشد .
یکی از بزرگترین فواید بازاریابی مستقیم برای بازاریابان خرده این است که هزینه های بازاریابی مستقیم برای هر مشتری آن‌چنان بالاتر از هزینه های بازاریابی مستقیم بازاریابان، عمده نیست‌. بازاریاب خرده ممکن است در کسب درآمدهایی که صرف تبلیغات در نشریات تجاری یا بازرگانی برای افزایش و حفظ تصویر در یک بازار محدود می¬کند، توانایی نداشته باشد اما به وسیله بازاریابی مستقیم، بازاریابان صرفنظر از بزرگی و کوچکی خود، با تبلیغات کافی برای ایجاد تأثیرات عظیم دست کم می‌توانند به مهمترین بخش های بازار هدف خود دست یابند .
در حالی که بازاریابی مستقیم به عنوان یک بخش مکمل آمیخته بازاریابی، در بیشتر شرکتهای بزرگ شناخته شده است، در راه اندازی سیستم اطلاعات بازاریابی که حجم عظیمی از اطلاعات را با سرعت و با هزینه های ناچیز جمع آوری می‌کند، عنصری راه گشاست. سیستم‌های اطلاعات بازاریابی فقط عملیات بازاریابی مستقیم را پشتیبانی نمی¬‌کنند، بلکه علاوه بر آن، تمامی گروههای فروش و بازاریابی در شرکت سود می برند. همچنین کاربرد بازاریابی مستقیم، به عنوان بخش مهمی از آمیخته ویژه بازاریابان سازمانی افزایش یافته است، چون خوشبختانه نیاز رو به رشد نسبت به اطلاعات با توانایی کامپیوتر در تهیه و تأمین این اطلاعات، مطابق شده است . (Ljunger,1989)


 

شیوه¬‌های بازاریابی مستقیم
همان‌گونه که پیشتر اشاره شد: امروزه بازار به گروهی از بازارهای کوچک شکسته شده است و در نتیجه رسانه‌های تازه و گوناگون به میدان آمده، فعالیت می¬‌کنند. رسانه‌¬های پیشرفتـه‌ای مانند: تلویزیونهـای کابلی، ارتباطات ماهواره‌ای و شبکه‌های ماهواره¬ای، نه تنها بخش‌بندی کوچک مینیاتوری در بازار را فراهم کرده‌اند که بازاریابی یک نفره به کمک شبکه و رایانه¬‌های شخصی هم امکان‌پذیر شده است. بسیاری از شرکتها، پایگاه داده‌¬پردازی گسترده‌ای دارند که نام و نشان هزاران و حتی میلیونها مشتری را در خود گردآورده‌‌اند. از دیدگاه کاتلر، شیوه‌های مورد استفاده در بازاریابی مستقیم عبارتنداز:
* بازاریابی با کاتالوگ
* بازاریابی پست
* بازاریابی تلفنی
* فروش الکترونیکی
* فروش تلویزیونی
* فروش با کمک نمابر
* فروش با پست الکترونیکی
* فروش با پست آوایی( درگی، 1386: 427)
در اینجا به توضیح مختصری پیرامون چهارگونه عمده بازاریابی مستقیم، یعنی: بازاریابی با پست یا کاتالوگ، بازاریابی از راه دور، بازاریابی از راه رادیو و تلویزیون و بازاریابی الکترونیکی می¬‌پردازیم:
1. بازاریابی مستقیم با پست و با کاتالوگ
بازاریابی با پست در واقع همان ارسال نامه، آگهی تبلیغاتی، نمونه کالا، یک بخشنامه یا یکی دیگر از ابزارهای مورد استفاده کارکنان فروش است که بر اساس نام و نشانی مشتریان بالقوه، برای آنان ارسال می¬‌شود. اسامی مشتریان از فهرست بزرگتری از مشتریان استخراج ¬شده، نامه پستی یا آگهی تبلیغاتی برای آنان فرستاد می‌شود. با پست مستقیم، می¬‌توان پیامی اختصاصی برای مشتریان فرستاد. علاوه براین، پست مستقیم، از انعطاف بیشتری برخوردار است و اندازه¬‌گیری نتایج حاصل از آن نیز به سهولت انجام می‌¬پذیرد.
2. بازاریابی با کاتالوگ
در این روش، با استفاده از کاتالوگ‌هایی که به نشانی بعضی از مشتریان فرستاده می‌شود یا در فروشگاه‌ها، در معرض دید آنان گذاشته می‌¬شود، بازاریابی صورت می‌گیرد.
3. بازاریابی از راه دور
بازاریابی از راه دور، همان استفاده از تلفن برای فروش مستقیم کالا به مصرف‌کنندگان است. این روش بازاریابی، ابزار اساسی بازاریابی مستقیم به حساب می¬اید.بازاریابی تلفنی، هم در مورد کالاهای مصرفی و هم در مورد کالاهای صنعتی، کاربرد دارد. شرکت جنرال الکتریک برای فروشهای کوچک خود از بازاریابی تلفنی استفاده می¬‌کند.
4. بازاریابی تلویزیونی
بازاریابی تلویزیونی به دو شکل عمده صورت می¬‌گیرد: شکل اول آن، استفاده از آگهی¬‌های تبلیغاتی واکنش مستقیم است. در این روش بازاریاب اقدام به پخش آگهی می¬کند که اغلب بین 60 تا 120 ثانیه طول می¬‌کشد. در این آگهی¬‌ها محصول به گونه‌ای متقاعدکننده توصیف می‌¬شود و در پایان یک شماره تلفــن مجانی برای سفارش آن کالا در اختیار مشتریان قرار می¬‌گیرد. خرید خانگی، شکل دیگری از بازاریابی مستقیم با تلویزیون است. کانال خرید خانگی، برنامه¬‌های تلویزیونی یا کانال‌های ویژه و کاملی هستند که به فروش کالا و خدمات اختصاص یافته‌¬اند. ( کاتلر ،1385: 542)


 

قوت¬ها وضعف¬های بازاریابی مستقیم
بازاریابی مستقیم از چندین نقطه قوت برخوردار است . نخستین فایده‌ای که از مزایای بازاریابی مستقیم به ذهن می‌رسد. کسب سود بالاتر به علت حذف واسطه‌هاست . بازاریابی مستقیم، باعث صرفه جویی در هزینه های بسته بندی نگهداری و حمل و نقل می شود. جریان نقد در بازاریابی مستقیم، به گونه ای مستقیم بین شما و مشتری جریان دارد و این جریان با سرعت خیلی بالایی صورت می گیرد، بازاریابی مستقیم، برخی امکانات کنترل بازار یابی را به شما می‌دهد . در بازاریابی مستقیم، شما در جایگاهی قرار دارید که می توانید قیمت منحـصـر به فرد خود را تنظیم کنید . (Terry E. pool)
فروشندگانی که به صورت مستقیم بازاریابی می¬‌کنند، می¬‌توانند فهرستی از اطلاعات مربوط به نام، مشخصات و نشانی خریداران بالقوه، با هر ویژگی، را خریداری کنند. سپس پیام‌های خود را به صورت شخصی، بنابه سلیقه هر گروه، درآورند و با هر مشتری، یک رابطه دائمی برقرار سازند. کسانی که محصولات خود را به صورت مستقیم عرضه می¬‌دارند، می‌¬توانند زمان مناسب برای ایجاد تماس با هریک از مشتریان را تعیین کنند. کالاهایی که به صورت مستقیم توسط فروشنده عرضه می¬‌شود، بیشتر مورد استقبال خریدار قرار می¬‌گیرد؛ زیرا این اقلام برای مشتریان احتمالی و علاقه‌مند فرستاده می‌شود. بازاریابی مستقیم، این امکان را به وجود می¬‌آورد که فروشـــنده رسانه‌¬های گوناگون را مورد آزمون قرار دهد و پیامها را براساس روش مبتنی بر مقایسه هزینه و سود بفرستد و نیز اجازه نمی‌¬دهد که شرکتهای رقیب از استراتژی و محصولات عرضه شده آگاه شوند (استراتژی و عمل این دسته از فروشندگان در معرض دید شرکتهای رقیب قرار نمی¬‌گیرد). سرانجام بازاریابی مستقیم به گونه¬‌ای است که می‌‌توان واکنش مشتریان بالقوه را اندازه‌‌گیری کرد و براساس آن مناسب‌ترین و سودآورترین مبارزه‌¬های تبلیغاتی را ترتیب داد.
بازاریابی مستقیم برای مشتری هم فوایدی دارد: از دید مشتری خرید در خانه، راحت و بدون دردسر است. خریدار می‌تواند در وقت صرفه¬‌جویی کرده، فروشنده نیز می¬‌تواند کالاهای بیشتری به مشتری معرفی کند. خریدار می‌¬تواند با خواندن کاتالوگ‌ها و خدماتی که از راه شبکه ارائه می¬‌شود، قیمتها و محصولات را باهم مقایسه کند، سپس برای خود یا برای دیگری کالایی را سفارش دهد (کاتلر، 1383: 600).
به طور کلی بازاریابی مستقیم امکان نشان دادن واکنش ویژه در برابر هر یک از گروههای مشتریان، هدف را امکان‌پذیر می‌سازد. این تکنیک، شیوه موثری برای کسب و کارهای کوچک به شمار می‌¬رود، زیرا امکان می¬‌دهد که:
- بر منابع محدودی تمرکز کرده، در عین حال به نتایج مطمئنی دست یابید.
- میزان موفقیت تبلیغات خود را با بررسی پاسخ‌های مخاطبان، به دقت بسنجید.
- بازاریابی خود را آزمون کنید. شما می¬‌توانید نمونه ای را که نماینده مشتریان هدف شما می¬‌باشند، هدف گیری کنید و نتایج پاسخ‌ها را پیش از توسعه یک هماورد تبلیغاتی گسترده، مورد بررسی قرار دهید.
همچنین یک هماورد بازاریابی مستقیم، به شرکت کمک می¬‌کند که به این هدفهای کلیدی دست یابد:
- افزایش فروش به مشتریان کنونی،
- کمک به وفادار ماندن مشتریان،
- ترمیم روابط تیره شده،
- راه اندازی کسب وکار جدید).
این یک روی سکه است، زیرا بازاریابی مستقیم نقاط ضعفی هم دارد . حجم محصولاتی که با روش بازاریابی مستقیم فروخته می‌شوند اغلب به اندازه فروش با سایر روشهای بازاریابی نیست و به هر حال باید قیمت های بالاتری برای حجم فروش پایین در نظر گرفت . بازاریابی مستقیم، مستلزم تعهدات زمانی قوی تری است. شما لازم می دانید محصول خود را در بازار بفروشید. همچنین شما به برخی مهارت های انسانی به منظور ارتباط مستقیم با مشتریانتان نیازمندید. در حالی که افراد همیشه از نظر روحی وضعیت ایده آلی ندارند، امّا از شما انتظار می‌رود که همیشه یک چهره شاداب از خود نشان دهید .
اگر شما در صدد هستید که در فروش محصولات خود فردی موفق باشید، به برخی مهارتهای بازاریابی نیاز خواهید داشت. چالش عمده شما متقاعد کردن افراد برای خرید محصول شما و حفظ آنان به عنوان مشتریان شرکت است. واقعیت این است که هر کسی شایستگی ندارد از عهده بازاریابی مستقیم برآید .


 

نتیجه گیری
با توجه به پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی و تحولات چشمگیر در تمامی جنبه های زندگی بشری، بی تردید رفتار خرید مشتریان و چگونگی تصمیم گیری آنان نیز از این دگوگونی¬ها بی بهره نخواهند بود . بنابراین سازمانها و شرکتهایی موفق خواهند بود که بتوانند به بهترین حالت و در سریع ترین زمان ممکن، به نیازهای در حال تغییر بشری، پاسخگو باشند و از ارضای نیاز مشتری فراتر رفته، بتوانند مشتری را مسرور کنند .
بازاریابی مستقیم، یکی از ابزارهایی است که با توجه به این تحولات به‌وجود آمده و می تواند در دستیابی به این هدفها کمک موثری باشد و شرکتها خواسته یا ناخواسته، دیر یا زود، بایستی به این سمت حرکت کنند . البته این سبک تبلیغ و ترویج محصول در کنار قوتها و مزایای بیشمار، ضعفهایی هم دارد و خالی از عیب نیست. اما باید گفت که: مزایا یا به عبارت بهتر، نقاط قوت بازاریابی مستقیم، بر ضعفهای آن، چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کـیفی، می¬چربد. بنابراین به نظر می‌رسد حرکت به سوی استفاده از بازاریابی مستقیم امری گریزناپذیر است.


 

سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 17:32 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

عنوان مقاله: چگونگی انجام تحقیق در فضای اینترنت
مولف: ربابه نصیرزاده
موضوع: روش شناسی تحقیق
سال انتشار(میلادی): 2009
وضعیت: تمام متن
منبع: سایت مدیر یار
تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات علمی مدیریت 
مقدمه: معمولا  تحقیق برای بررسی یک مساله صورت می گیرد. بررسی مساله یا مشکل یا یادگیری یا انجام یک فعالیت فرهنگی و... مواردی است که مساله تحقیق در آن اهمیت پیدا می کند. تحقیق از نظر لغت به معنای یافتن حقیقت و در اصطلا ح علمی  عبارت است از اعمال روش های توام با طرح و اندیشه که برای کشف حقیقتی به کار می رود. هدف تحقیق عبارت است از پاسخگویی به یک مساله یا حل یک مشکل و محقق می کوشد دیده های موجود را مورد بررسی قرار دهد تا مسائل جدیدی بیابد. آنگاه یافته های خود را طوری به هم مربوط سازد که حاصل آن، مجموعه واحد و یگانه ای گردد. برای اینکه نتیجه کار حاصل از یک تحقیق یا پژوهش، یک نتیجه کاملا  علمی باشد، محقق در طول انجام تحقیق باید دو اصل مهم واقعیت نگری و پرهیز از پیش داوری را رعایت کند. انجام یک تحقیق به روش علمی، مراحلی دارد. این مراحل به ترتیب عبارتند از: الف- طرح مساله یا موضوع تحقیق.


 

 


 

الف- طرح مساله یا موضوع تحقیق
ب- تهیه طرح تحقیق
ج- تهیه و تنظیم فرضیه
د- جمع آوری اطلا عات
ه- طبقه بندی اطلا عات به دست آمده
و- مطالعه اطلا عات و تشخیص روابط علت و معلولی
ز- تعیین اعتبار و نقد فرضیه ها
ح- گزارش نتیجه تحقیق
انجام هر یک از مراحل فوق، خود با روش ها و اصولی انجام می شود. در ادامه این بخش، برخی از مراحل فوق، که از اهمیت بیشتری برخوردارند، مورد بررسی قرار گرفته می شوند.
 موضوع تحقیق
 موضوع تحقیق به عنوان اصلی ترین جز» تحقیق، بیانگر هدف محقق است و اهمیت آن، نمایانگر میزان همت محقق خواهد بود. همچنین در انتخاب موضوع، باید توجه داشت که هر موضوعی برای هر شخصی و با هر امکاناتی و با هر مکان و موقعیتی قابل بررسی نمی باشد. به طور کلی موضوع تحقیق باید شرایطی داشته باشد.
1- موضوع باید حتی الا مکان در شروع کار محدود و واضح باشد.
2- موضوع باید مورد علا قه باشد و مورد بررسی قرار بگیرد.
3- موضوع باید قابل مطالعه باشد.
4- بهتر است موضوع در زمینه رشته تحصیلی یا کار باشد.
5- لازم است پیش داوری های قبل از انجام عمل تحقیق به دور از تعصبات بی منطق باشد.
6- فرضیه های در نظر گرفته شده باید قابل آزمون باشند.
7- موضوع باید نه زیاد تازه باشد که هیچ منبعی در مورد آن وجود نداشته باشد و نه زیاد قدیمی، منسوخ و بی فایده باشد. به همین دلیل بهتر است انتخاب موضوع با مشورت متخصصین مربوطه صورت گیرد.
پس از انتخاب موضوع، محقق باید در منابع اطلا عاتی در دسترس، به دنبال منابع مربوط به موضوع بگردد تا فهرست و لیستی از مطالب برجسته مرتبط با موضوعش را به دست آورده  طبقه بندی کند و به دنبال آن پرسش ها و فرضیه هایی مرتبط با موضوع خود مطرح کند. سپس به تهیه طرح تحقیق خود بپردازد.
 طرح تحقیق
 یک محقق پس از انتخاب موضوع و شناسایی منابع و ماخذ، لا زم است آغاز کار تحقیق خود را به اطلاع سایرین برساند. این کار با تهیه یک طرح تحقیق صورت می گیرد. طرح تحقیق عبارت است از خلا صه مراحل انجام کار تحقیق که محقق برای رسیدن به هدف خواهد پیمود. این طرح برنامه و روش تحقیق را معرفی می کند. 
طرح تحقیق پس از بیان موضوع تحقیق و انگیزه انتخاب آن و فواید حاصل از تحقیق، به معرفی کارهای قبلی انجام شده،  روش های مورد نظر برای جمع آوری و تحلیل اطلا عات و به طور کلی روش انجام  تحقیق می پردازد. همچنین یک طرح تحقیق به لیستی از منابع اطلا عاتی مرتبط با موضوع تحقیق اشاره دارد.
طرح های تحقیقی معمولا  با یک شیوه ساده و منطقی ارائه می شوند. هرچند راه های بسیاری برای تدوین و تنظیم مطالب یا موارد یک طرح تحقیقی وجود دارد، اما تدوین هر تحقیق و مراحل آن تابع ماهیت تحقیق است. به عنوان مثال طرح تحقیق مربوط به یک تحقیق با ماهیت مطالعه ای یا کتابخانه ای، متفاوت از طرح تحقیق پژوهشی (اعم از توصیفی و تحلیلی) می باشد.
 ابزارهای جمع آوری اطلا عات
 روش های مختلفی برای جمع آوری اطلا عات وجود دارد. ابتدایی ترین این روش ها، مشاهده است. روش دیگر مطالعه منابع است. این منابع ممکن است از مجلا ت، کتب و روزنامه های چاپ شده یا الکترونیکی استخراج شده باشد. یکی از روش های یافتن مقالا ت و اطلا عات مرتبط به موضوع، جستجو  در خلا صه مقالا ت نشریات است که معمولا  به صورت سالا نه با ذکر نام مجله و شماره آن، فهرست می شوند. این اطلا عات معمولا  در کتابنامه ها چاپ می شود.
لا زم به ذکر است که بسیاری از اطلا عات قبل از چاپ در نشریات و کتب، روی صفحات وب و اینترنت وجود دارند. بسیاری از مجلا ت، یک نسخه از مطالب خود را یا حداقل خلا صه ای از مقالا ت خود را روی اینترنت می گذارند. بعضی از مجلا ت معتبر، مقالا ت تایپ شده را به صورت کامل روی CD یا میکروفیش پیاده می کنند و در معرض فروش قرار می دهند. بدیهی است جستجو در منابع الکترونیکی به جای منابع چاپ شده، سرعت و کارآیی بیشتری دارد.
بخش دوم این جزوه، روش جستجوی اطلا عات مرتبط با موضوع مورد نظر را در اینترنت آموزش می دهد. این روش برای جستجوی اطلا عات نشریاتی که روی CD یا میکروفیش پیاده شده اند نیز کاربرد دارد. با استفاده از این CD ها می توان به روش ساده تری به اطلا عات مقالا ت چاپ شده در مجلا ت دست یافت. بدین منظور استفاده از امکانات جانبی کتابخانه ها ومراکز اینترنت پیشنهاد می شود.
برخی از تحقیقات، مخصوصا تحقیقاتی که به موضوعات اجتماعی و علوم انسانی مربوطند، نیاز به تهیه عکس، پرسشنامه یا مصاحبه دارند. در این موارد، نتیجه نهایی تحقیق با تحلیل های آماری روی اطلا عات به دست آمده صورت می گیرد.
نکته قابل توجه برای یافتن هر یک از اطلا عات فوق، این است که محقق در هنگام جمع آوری اطلا عات و جست وجو برای منابع مرتبط، به درستی بداند موضوع مورد نظرش چیست و دقیقا به دنبال چه مطلبی می گردد. در این صورت اطلا عاتی را به دست می آورد که کاملا  با موضوع مورد نظرش مطابقت دارد.
نکته دیگری که باید در نظر داشت، نگهداری اطلا عات یا آدرس آنها است. طبقه بندی و خلا صه نویسی منابع اطلا عاتی مورد مطالعه با ذکر آدرس کامل منبع داده ای، از اصولی است که نباید فراموش کرد. عدم نگهداری اطلا عات معمولا  موجب دوباره کاری یا از دست دادن بخشی از اطلا عات مفید خواهد شد!
 تحلیل اطلا عات
 در صورتی که داده های تحقیق، نتیجه حاصل از جمع آوری اطلا عات پرسشنامه ها یا مصاحبه با افراد باشد، این داده های خام بایستی با روش های مورد تحلیل قرار گیرد.
در صورتی که محقق در حال انجام یک تحقیق کتابخانه ای  باشد، مطمئنا اطلا عات به دست آمده نتیجه تحقیقات و مطالعات افراد دیگر است که این نتایج بایستی مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. مزایا و معایب هر یک مشخص شود و به دنبال آن روش های مختلف و کارهای انجام شده توسط دیگران با یکدیگر مقایسه شود. با رفع اشکالا ت کارهای انجام شده قبلی و بکارگیری پیشنهادات و راهکارهای توصیه شده توسط آنان،  معمولا  محقق می تواند به الگوهای جدیدی برای انجام بهتر فعالیت مورد نظر دست یابد و روش جدیدی برای انجام آن فعالیت پیشنهاد کند یا انجام دهد.
 گزارش تحقیق و ارائه آن
 به طور کلی انسانها زندگی خود را براساس دانش و معارفی که از گذشتگان تولید شده است بنا می کنند اما اگر فعالیت ها و تحقیقات انجام شده توسط محققین ثبت نشود، انسان های دیگر نمی توانند از نتیجه تحقیقات یکدیگر استفاده کنند. از این رو تهیه گزارش تحقیق اهمیت پیدا می کند. امروزه اکثر دانش های انسانی را می توان در کتابها و کتابخانه ها یا بر روی صفحات وب یافت.
با توجه به مطالب فوق، اصلی ترین مرحله انجام کار تحقیقی تهیه گزارش است. بسیاری از محققان در طول انجام مراحل دیگر از این مرحله غافل نبوده کمابیش یادداشت ها و خلا صه هایی را برای گزارش نهایی تهیه می کنند. یک گزارش تحقیق معمولا  شامل اطلا عات مربوط به بسیاری از تحقیقات انجام شده قبلی در زمینه موضوع تحقیق است. در مواردی که گزارش راجع به مطلبی سخن می گوید که برای خوانندگان موضوع جدیدی است، بایستی اطلا عات مختصری نیز در زمینه مطلب مورد بحث به خوانندگان ارائه کند.
به طور کلی یک گزارش با یک مقدمه آغاز می شود. در مقدمه، مساله مورد تحقیق تعریف می شود و اهمیت موضوع و هدف محقق از انجام این تحقیق بیان می گردد. به دنبال مقدمه، مطالب پایه ای لا زم که محقق برای انجام کار خود به مطالعه آنها پرداخته است، به طور خلا صه برای خوانندگان گزارش بیان می شود و با ارائه تاریخچه  کارهای انجام شده در زمینه موضوع، به ذکر تحقیقات انجام شده توسط خودش می پردازد. گزارش با نتیجه گیری از  کار انجام شده و بیان پیشنهادهایی برای ادامه کار، پایان می یابد.
استفاده از اینترنت
 استفاده از اینترنت به عنوان ساده ترین روش کسب اطلا عات در مرحله جمع آوری اطلا عات مطرح است. از جمله مزایای استفاده از اینترنت می توان به سرعت جستجو،  امکان دسترسی به حداکثر منابع و به روز بودن اطلا عات نام برد. به همین دلیل، این بخش از جزوه روش استفاده از اینترنت را به شیوه ای ساده آموزش می دهد. در ادامه پس از معرفی اینترنت و صفحات وب، روش جستجو با استفاده از اینترنت و استفاده از ابزارهایی  از جمله نامه الکترونیکی به نویسندگان مقالا ت و کتب مرتبط توضیح داده می شود.
ساختار اینترنت
اینترنت یک مجموعه غول پیکر از میلیون‌ها کامپیوتر است که در یک شبکه کامپیوتری به هم متصل هستند. کامپیوترهای خانگی ممکن است از طریق خط تلفن با مودم، DSL یا مودم کابلی به فراهم‌کننده خدمات اینترنت (ISP) متصل شود. در یک شرکت یا دانشگاه کامپیوترها به یک شبکه محلی (LAN) در داخل سازمان وصل هستند. این شبکه را می‌توان از طریق یک خط تلفن سریع مثل T1 یا E1 به یک فراهم‌کننده خدمات اینترنت (ISP) وصل کرد. ISPها به ISPهای بزرگ‌تر وصل می‌شوند و ISPهای بزرگ‌تر یک ستون فقرات (Backbones) فیبر نوری را برای یک کشور یا ناحیه برقرار می‌کنند. ستون‌های فقرات در سراسر دنیا از طریق کابل نوری، کابل زیر دریا یا ماهواره به هم متصل هستند.
در اینترنت به طور کلی می‌توان همه کامپیوترها را به دو دسته تقسیم کرد. سرویس‌گیرنده / سرویس‌دهنده (Client / Server). سرویس‌دهندگان، خدماتی را (مانند وب و FTP) برای سایر سیستم‌ها فراهم می‌کنند و سرویس‌گیرندگان، سیستم‌هایی که برای دستیابی به این خدمات به سرویس‌دهندگان وصل می‌شوند. یک کامپیوتر سرویس‌دهنده می‌تواند چند سرویس را فراهم کند. برای مثال روی یک سرویس‌دهنده، یک نرم‌افزار وب سرور و میل سرور نصب کنیم.
اینترنت امروزی
اینترنت هم اکنون دارای قراردادهای گوناگونی در مورد پروتکل‌های ارتباطی و شامل اطلاعات فنی آنها است که بوسیله آنها نوع تبادل اطلاعات در سطح شبکه اینترنت توضیح داده می‌شود. این پروتکل ها توسط گروه‌های کاری مهندسی اینترنت که برای اعمال نظر توسط عموم مردم نیز گشوده بوده و هست، تهیه شده‌اند. این گروه‌ها مدارکی تهیه کردند که چون در حین تشکیل از همگان می‌خواست که نظرات خود را در مورد آنها بدهند، به مدارک درخواست برای اعلام‌نظر یا (RFCs) معروف شدند. بعضی از این مدارک تا جایی پیشرفت کردند که توسط گروه تخصصی معماری اینترنت به عنوان استاندارد اینترنت تعیین گردیدند.
بعضی از معروف‌ترین و پر استفاده ترین پروتکل‌های موجود در اینترنت اینها هستند: IP Internet protocol suite TCP UDP DNS PPP SLIP ICMP POP? IMAP SMTP HTTP HTTPS SSH Telnet FTP LDAP SSL
بعضی از سرویس‌های پراستفاده و محبوب در اینترنت که بر اساس این پروتکل ها کار می‌کنند از این قبیلند: پست الکترونیک ، USENet، اشتراک گذاری فایل، World Wide Web ، Gopher ،session access ،WAIS ،finger ، IRC (چت اینترنتی)، MUDها . از همه این سرویس‌ها پست الکترونیکی و وب از همه بیشتر استفاده می‌شوند و حتی سرویس‌های زیادی نیز بر اساس آنها ساخته شده‌اند مانند mailing list و وب لاگ. اینترنت همچنین توانایی سرویس‌دهی همزمان یا زنده را نیز فراهم آورده است مانند رادیو تحت وب و Webcast که قابل دسترسی در هر نقطه‌ای از دنیا هستند.
بعضی دیگر از سرویس‌های پر استفاده و محبوب در اینترنت به این روش ساخته نشده‌اند بلکه بر اساس سیستم‌های خاص خود ساخته شده‌اند مانند: IRC ،ICQ ،AIM، CDDB و Gnutella.
تحلیل‌ها و اظهار نظرات زیادی در مورد اینترنت و ساختار آن وجود دارد. برای مثال اینکه سیستم Internet IP routing (سیستم مسیر یابی توسط پروتکل IP در اینترنت) و پیوندهای موجود در وب می‌توانند نمونه‌هایی از شبکه‌های قابل گسترش باشند.
فرهنگ اینترنت
اینترنت همچنین تأثیر بسیار عمیقی بر میزان دانایی و جهان بینی داشته است . بوسیله تحقیق در اینترنت میتواند بوسیله جستجو بر اساس کلمات باشد که توسط موتورهای جستجو مانند Google امکان پذیر است. میلیونها انسان در سراسر دنیا میتوانند به راحتی به حجم زیادی از اطلاعات گوناگون به صورت آن لاین دسترسی داشته باشند. همانند دانش نامه ها و کتابخانه های ملی ، اینترنت نیز میتواند اطلاعات فراوان و پراکنده ای را به سرعت ارایه دهد.
بیشترین زبانی که در اینترنت از آن استفاده می شود انگلیسی است . چون اصل اینترنت بر اساس این زبان تشکیل شده است و بیشتر نرم افزارهای رایانه ای نیز به این زبان تهیه می گردند. علت دیگر آن عدم توانایی رایانه های قدیمی برای پردازش حروفی غیر از الفبا ی غربی بود.
اما هم اکنون شبکه آنقدر گسترش پیدا کرده است که اطلاعات و تجربیات به اندازه کافی به زبان های محلی در کشورهای مربوط تهیه و قابل دسترس باشند.
دسترسی به اینترنت
معمول ترین روش خانگی برای اتصال به اینترنت Dial-up و Broadband می باشد.
مکان های عمومی که از اینترنت در آنها استفاده می شود شامل کتابخانه ها و کافی نت ها هستند. جایی که کامپیوتر متصل به اینترنت قابل دسترس است. همچنین دسترسی به اینترنت از مکان هایی مثل سالن های فرودگاه ها امکان پذیر است. مکان هایی که باید ایستاده و سریع کار با اینترنت را انجام به نام های گوناگونی معروف هستند مثل کیوسک عمومی اینترنت ، پایانه دسترسی عمومی یا تلفن پولی وب .
هم اکنون سامانه Wi-Fi می‌تواند امکان دسترسی به اینترنت را بصورت بی‌سیم فراهم کند. این سیستم یا Hotspot میتواند بصورت رایگان برای همه یا برای ثبت نام کنندگان و یا بصورت اشتراکی باشد. در این سیستم که در پی آن به عنوان مثال کافی‌نت Wi-Fi بوجود می‌آید افراد می‌بایست رایانه‌ای که قابلیت اتصال به شبکه بی‌سیم را دارد را با خود همراه داشته باشند. Hotspot به محدوده مکانی خاصی وابسته نیست و میتواند در یک فضای باز و در یک پارک یا منطقه مرکزی شهر قابل دسترس باشد.تلاش برای تشکیل این شبکه‌ها در نهایت به تشکیل مجمع شبکه‌های بی‌سیم منجر شده است.استفاده از رایانه شخصی برتری‌های زیادی نسبت به استفاده از رایانه‌های عمومی دارد. بوسیله رایانه شخصی امکان دریافت و ارسال بیشتری فایل وجود دارد با استفاده از مرورگر شخصی و تنظیمات شخصی آن که این امکان در رایانه عمومی وجود ندارد. همچنین استفاده از نرم‌افزارهای خاص و فضای بیشتر جهت نگهداری اطلاعات و نامه‌های الکترونیک و فایلها. در رایانه‌های عمومی فضای صندوق پستی الکترونیک و امکان اجرای نرم افزارها بسیار محدود می‌باشد. با توجه به این موارد می‌بینیم که اگر امکان استفاده از رایانه شخصی با سامانه بی‌سیم وجود داشته باشد برتری‌های زیادی به کاربران خواهد داد.کشورهایی که دسترسی به اینترنت را بصورت مطلوب و با سرعت مناسب در اختیار قرار می دهند از این قرارند: کره جنوبی که ??% جمعیت آن از اینترنت به روش باند پهن (Broadband) استفاده میکنند. همچنین سوئد و ایالات متحده .


 

 
 
 
8 برابر شدن افسردگی با گوش کردن زیاد موسیقی

نتایج یک پژوهش جدید در ایالات متحده حاکی از آن است که زیاد موسیقی گوش کردن احتمال ابتلا به افسردگی را 8 برابر می‌كند و ممكن است این موضوع عامل افسردگی در بزرگسالان باشد.

به گزارش "شهر"، محققان دانشکده
پزشکی دانشگاه پیتزبرگ دریافته‌اند که احتمال ابتلای افراد بزرگسال به بیماری افسردگی، بین آنهایی  که وقت بیشتری را صرف موسیقی گوش کردن می‌کنند، بیشتر است، در حالی كه احتمال افسردگی جوانانی که بیشتر کتاب می‌خوانند به مراتب کمتر است.

براساس گزارش «موسسه ملی سلامت روان ایالات متحده»، از هر 12نوجوان، یک نوجوان به افسردگی جدی مبتلاست.


یافته‌های این پژوهش، بخشی از تحقیقات گسترده و روز افزونی است که به ارتباط بین سلامت روانی افراد با میزان بهره‌گیری از رسانه‌ها می‌پردازند.


دکتر برایان پریمک، پژوهشگر ارشد این تحقیق گفته است: «مشخص نیست که افراد افسرده برای رهایی از این بیماری بیشتر موسیقی گوش می‌دهند و یا گوش کردن موسیقی برای ساعات طولانی به افسردگی منتهی می‌شود و یا هر دو عامل موثری در این زمینه هستند. به هر حال، ممکن است این یافته‌ها به والدین و پزشکان کمک کند تا ارتباط بین رسانه‌ها و افسردگی را دریابند.»


محققان دریافته‌اند که احتمال بروز افسردگی در جوانانی که بیشتر وقت خود را صرف گوش دادن به موسیقی می‌کنند 3/8بار بیشتر از افرادی است که زمان اندکی را صرف موسیقی می‌کنند و این احتمال در افرادی که بیشتر اوقات کتاب می‌خوانند، یک دهم است.


106 فرد بزرگسال که 46 نفر از آنها افسردگی جدی داشتند، در این تحقیق شرکت کردند.

تفاوت این تحقیق با بیشتر پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام شده‌اند، این بود که پژوهشگران از شیوه‌ای به نام «زندگی واقعی» استفاده کردند. آنها در این روش بیش از 60 بار در یک دوره متمادی در 5 آخر هفته با شرکت کنندگان تماس می‌گرفتند تا دریابند در حال استفاده از چه نوع رسانه‌ای هستند.

سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 17:29 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتاب‌های ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخله‌گر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد. فرایندهای انگیزشی جهت و شدت رفتارهای هدفمند را تعیین می‌کنند و افراد این فرایندها را در ذهن خود به صورت امیال آگاهانه تجربه می‌کند.
● تعریف انگیزش
تعریف انگیزش (Motivation) بستگی به مفاهیم نظری روان شناسی دارد. در واقع تعریف یک روان شناس از انگیزش به دیدگاه او بستگی دارد. فروید ، کتل ، مورفی ، هب و... تعارفی را در مورد انگیزش ارائه کرده‌اند، اما در یک جمع‌بندی کلی می‌توان انگیزش را به صورت « مجموع متغیرها‌ی پیچیده ارگانیزمی و محیطی که کنش آنها به فعالیت عمومی و جهت‌دار احساس و رفتار منجر می‌شود.» تعریف کرد.
● جایگاه انگیزش در روان شناسی
« روان شناسی انگیزش » جایگاه مهمی در روان شناسی دارد و چنین استنباط می‌گردد که روان‌شناسی انگیزش با مسائل و پدیده‌هایی سر و‌‌ کار دارد که کل روان‌شناسی با آن روبرو است. با کمی دقت می‌توان دریافت که برای پژوهشگران مسائل اساسی عبارتند از اینکه:
چرا رفتار خاصی پدید می‌آید؟ چرا رفتار هدفدار است؟ چرا رفتار به صورت پیوسته و متناوب اتفاق می‌افتد؟ و...
این سوالها و مسائل باعث پدیدآیی نظریه‌های گوناگونی شده است. برخی از آنها عبارتند از: نظریه غریزه (Instinet Theory) ، نظریه سایق (Drive Theory) ، نظریه انتظار _ ارزش (Expectancy _ Value Theory) و نظریه نیازها (Needs Theory)
● موضوعات مورد توجه در روان شناسی انگیزش
انگیزش ، مسائل مختلفی را دربرمی‌گیرد.
چندین نظام انگیزشی انسانها را در تلاش مداوم برای رفع حالتهای ناخوشایند می‌دیدند، نظیر « فروید» که انسان را در یک میدان نبرد دائمی با نیروهای جنسی و پرخاشگری می‌دید. در این حال چندین نظام انگیزشی ، انسانها را موجوداتی کنجکاو ، هیجان خواه ، با هدف و برنامه و تلاشگر در نظر می‌گیرد. با این حال آنها تا حدودی درست هستند و نه کاملا درست یا غلط. بنابراین انگیزش مسائل مختلفی را دربرمی‌گیرد.
● انگیزش یک فرآیند است.
انگیزش فرآیندی پویا است و نه ایستا. خیلی از انگیزه‌ها (و نه همه آنها) از یک فرآیند چهار مرحله‌ای «پیش‌ بینی ، برانگیختگی ، عمل‌رفتاری و پیامد» پیروی می‌کنند. در مدت پیش بینی ، فرد انتظار پیدایی انگیزه را دارد. ویژگی آن وجود یک حالت محرومیت و تمایل به هدف است. در مدت برانگیختگی ، محرک درونی یا بیرونی انگیزه را تحریک نموده و به رفتار جهت می‌دهد. در مدت عمل رفتاری ، فرد برای نزدیک شدن یا دور شدن از شی هدف انگیز ، به رفتار هدف‌گرا می‌پردازد. در مدت پیامد ، فرد پیامدهای سیری یا اشباع انگیزه (فروکشی انگیختگی) را تجربه می‌کند.
● انگیزش یا خودگردان است یا محیطی.
هنگامی که رفتار توسط نیروها‌ی درونی (نظیر خستگی ، کنجکاوی و...) برانگیخته شده باشد، خود گردان است. انگیزش خودگردان معمولا از گرایش‌ها ، نیازها و واکنش‌های فردی به رفتار شخص ناشی می‌شود. در مقابل زمانی که رفتار توسط نیروهای بیرونی (نظیر پول یا جایزه و...) برانگیخته می‌شود، به صورت محیطی است. انگیزشی که توسط محیط کنترل می‌شود، از پیامدهای مصنوعی و بیرونی رفتار ناشی می‌شود.
● تغییر شدت انگیزه در طول زمان
انسانها در هر لحظه معین چندین انگیزه را تجربه می‌کنند. اغلب یک انگیزه نسبتا نیرومند است، در حالیکه سایر انگیزه‌ها در درجه دوم قرار دارند و نیرومندترین انگیزه بیشترین تاثیر را بر رفتار دارد. اگرچه انگیزه‌های نسبتا درجه دو فورا رفتار را تحت تاثیر قرار نمی‌دهند، ولی ما مجموعه‌ای از این انگیزه‌ها را که در نهایت می‌توانند درجه یک شوند (وارد جریان تاثیرگذاری بر رفتار شوند)، در سر می‌پرورانیم.
● سلسله مراتبی انگیزه‌ها
برخی نظریه‌پردازان نظیر مزلو (Maslow) و باک (Buck) انگیزه‌های انسان را به صورت سلسله‌مراتبی ارائه کرده‌اند. مزلو انگیزه‌های انسان را در پنج طبقه اصلی « انگیزه‌های (نیازهای) فیزیولوژیک ، نیازهای ایمنی ، نیاز به تعلق‌‌ ‌‌پذیری ، نیاز به احترام و نیاز به خود شکوفایی» قرار داد. در حالی که باک آنها در پنج طبقه به گونه‌ای دیگر شامل «غرایز ، سایق‌های نخستین ، سایق‌های اکتسابی ، هیجان‌ها و انگیزش شایستگی » طبقه‌بندی می‌کند. فایده چنین دیدگاهی در این است که به افراد اجازه می‌دهد تا انگیزه‌های بسیار متفاوت انسان را در یک شبکه واحد منسجم مربوط به هم طبقه‌بندی کند.
● آگاهی انگیزه‌ها در سطح ناهوشیار
انگیزه‌های انسان می‌توانند آشکار و یا نه چندان آشکار ، توجیه شده یا توجیه نشده و هوشیار یا ناهوشیار (Unconscious) باشند. برای مثال تحقیقات نشان داده‌اند که مردم در روزهای آفتابی بیشتر لبخند می‌زنند، در ماههای تابستان بیشتر از ماههای دیگر مرتکب اعمال پرخاشگری می‌شوند و اگر @بی‌پولی را به صورت غیر منتظره پیدا کنند، به احتمال بیشتری به یک غریبه کمک می‌کنند. هر یک از این موارد به دلیل انگیزه‌هایی هستند که فورا آشکار نخواهند شد.
● قابل کاربردی اصول انگیزش
می‌توان اصول انگیزشی را در سه زمینه اصلی «آموزش و پرورش ، درمان و زمینه‌های اجتماعی و شغلی» بکار برد. بهبود بخشیدن به آموزش و پرورش ، سلامت روانی _ هیجانی ، افزایش قدرت تولید و رضایت شغلی و... اهداف جالبی هستند که مطالعه انگیزش با این هدف که « چگونه خود و دیگران را برای رسیدن به این اهداف برانگیزانیم؟ » به ما بینش می‌دهد.
 

سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 17:27 :: نويسنده : سیاوش هادی فر
 

 

مطمئناً متوجه رقص تصویر شده اید! تصویر کاملاً ثابت است و این خطای دید شماست!

خطای دید شما باعث خواهد شد این مربع را لرزان و متحرک ببینید در حالیکه کاملا ثابت است .

همانطور که متوجه شدید خطای دید شما باعث می شود که خطوط عمودی را کج و با انحنا ببینید در حالیکه این خطوط کاملاً موازی هستند.

جریان عبورکننده ای که در مسیرهای رودخانه مانند مشاهده می کنید خطای دید شماست و هیچ چیزی عبور نمی کند.


در ابتدا به نظر می رسد که خطوط بسته اشکالی کج و معوج هستند در حالیکه این خطای دید شماست ، دایره کامل می باشند!!

اگر تا بحال سردرد نگرفته باشید! حتماً دایره هایی وابسته به هم و دوار را مشاهده کردید. این که شما دایره ها را به هم مرتبط دیده اید، خطای دید شماست و این تصویر از چند دایرههای تو در تو و کاملاً جدا تشکیل شده است .

 

سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 17:26 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

زندگی ما را با تصمیمات خیلی بزرگی روبه رو می کند: کجا زندگی کنیم، با کی ازدواج کنیم، آیا بچه داشته باشیم یا خیر. آیا دلیلی دارد که فکر کنیم ما این تصمیمات را از سر عقل گرفته ایم؟
برای گرفتن جواب این سوال پیش اقتصاددان ها نروید. وقتی مساله تصمیم گیری در میان باشد اقتصاد کلاسیک اول به آخرین مرحله می پردازد و بعد معکوس استدلال می کند: مثلا اگر بتی و سالی و آنی هرسه مایل باشند که با شما ازدواج کنند و شما در نهایت بتی را انتخاب کنید، اقتصاددان ها خیلی ساده می گویند که خب، شما بتی را ترجیح داده اید. اینکه شما از این ازدواج خوشحالید، یا درست انتخاب کرده اید، دیگر ربطی به اقتصاددان ندارد. نظریه بازی هم شاید به شما بگوید که چطور آنچه انتخاب کرده اید را به دست آورید، اما نمی تواند بگوید چطور انتخاب کنید.
اقتصاددان ها از شنیدن داستانی که (شاید جعلی هم باشد) درباره یک تئوریسین نظریه بازی، هاوارد رایفا گفته می شود تعجب نمی کنند. داستان این است که او سعی داشته بین یک افزایش حقوق چشمگیر در دانشگاه کلمبیا یا یک افزایش رتبه چشمگیر در دانشگاه هاروارد یکی را انتخاب کند. رایفا وقتی این مساله را با یکی از دوستانش در میان گذاشت، دوستش به او گفت که ابزارهای سنتی اقتصاد را کنار بگذارد. او هم در مقابل جواب داده بود که: «تو متوجه نیستی. این تصمیم خیلی جدی است.»
من چندان با رایفا هم عقیده نیستم، اما حس می کنم که اعضای خانواده ام در هنگام رویارویی با تصمیمات بزرگ چه رنجی را تحمل می کنند. چالش اصلی اینجاست که این تصمیم ها ما را مجبور می کنند سناریوهای مختلفی را برای آینده تصور کنیم. مثلا فرض کنید بتی در سوری زندگی می کند و سالی در اسکاتلند، یا زندگی سبک بال یک زوج بی فرزند را در نظر بگیرید در قیاس با لذت های پدر و مادر بودن.
خیلی محتمل است که تصور ما از این آینده های احتمالی درست نباشد. روانشناسی به نام دن گیلبرت اشاره می کند که شما ممکن است تصور کنید بردن لاتاری شادی بیشتری برایتان به ارمغان می آورد تا اینکه از کمر به پایین فلج شوید. اما شواهد می گویند که تصور شما نارسا است: کسانی که اینچنین معلول شده اند هم در واقع، کمتر از لاتاری برده ها شاد نیستند.
برای من این یافته در ابتدا خیلی غافلگیر کننده بود، اما بعد دیدم که اصلا هم عجیب نیست. وقتی باز هم بیشتر فکر کردم متوجه شدم که این پدیده در واقع بنیان هرچه را که ما درباره این جهان باور داریم به چالش می کشد.
آزمایشات گیلبرت می گویند که ما در «خلق شادی» بی نهایت توانا هستیم، به عبارتی در هر وضعیتی می توانیم خود را قانع کنیم که آنچه انتخاب کرده ایم درست بوده و آنچه رد کرده ایم بد بوده است؛ بی توجه به اینکه تصمیم گیری در آن زمان چقدر برایمان عذاب آور بوده است. این واقعیت حتی درباره افراد دارای نسیان هم صادق است، یعنی کسانی که نمی توانند هیچ گونه حافظه تازه برای خود شکل بدهند. آنها آنچه را که قبلا برگزیده اند خیلی بیشتر دوست دارند، با وجودی که هیچ خاطره ای ندارند که چنین چیزی را واقعا انتخاب کرده باشند.
بنابراین چطور باید تصمیم بگیریم؟ اخیرا با شینا اینگار، روانشناس و نویسنده کتاب جدیدی به نام «هنر انتخاب» ملاقات کردم که به نظرم به درستی می گفت، با وجود تمام یافته های اخیر روانشناسان و اقتصاددانان رفتاری، انتخاب کردن یک علم نیست.
هرچند او دقیقا اینطور جمله بندی نکرد، اما روش او برای تصمیم گیری های بزرگ می کوشد کیفیت تصورات ما از آینده را غنی تر کند. او می گوید پیش از هرچیز، واکنش غریزی تان را در نظر بگیرید. (این واکنش شاید بعد تغییر کند.) سپس تمام نقاط قوت و ضعف تصمیمتان را مثل یک اقتصاددان بنویسید. بعد با کسانی حرف بزنید که تصمیماتی مشابه با تصمیم شما گرفته اند. از آنها نپرسید که آیا به نظر خودشان تصمیم درستی گرفته اند یا نه، چون همان طور که گیلبرت نشان داده است آنها بی شک جواب مثبت خواهند داد. بلکه درباره زندگی شان بپرسید، اینکه هر روز چه کار می کنند و نقاط قوت و ضعف انتخاب شان چیست.
اما بعد از آن؟ بعد از آن بازهم به احساس غریزی تان برگردید. روشن هم هست که همین کار را خواهید کرد. بالاخره پای تصمیم مهمی در میان است.

تیم هارفورد

سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 17:25 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

چقدر در زندگی خود به دنبال اضطراب می گردید؟ آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که کاملاً آگاهانه به پریشانی های فکری خود دامن می زنید؟

آیا همیشه نگران این هستید که سر کار خود دیر برسید؟ آنقدر که باید خوب به نظر نیایید؟ همسرتان از بودن با شما احساس بی حوصلگی کند؟ وضعیت مالی تان دچار رکود شود؟ هواپیمایی که با آن سفر می کنید دچار سانحه گردد؟ یا هنگام مواجهه با افراد جدید دستپاچه شده و خرابکاری نمایید؟ اگر چنین است با کمال اطمینان به شما می گوییم که گرفتار اضطراب مزمن هستید!

طبق تحقیقاتی که در این زمینه به عمل آمده، ۳۸ درصد از افراد شخصاً اظهار کرده اند که هر روز با نگرانی و اضطراب دست و پنجه نرم می کنند و این معضل در طول زندگی رهایشان نمی کند.

شاید بیشتر این اضطراب ها ریشه در اتفاقات ناخوشایندی دارد که در گذشته رخ داده و منجر به شکل گیری این نگرانی های مزمن شده است. تنها مسئله خوشایندی که در این رابطه می توان ذکر کرد این است که ۸۵ درصد از مسائلی که شما بابت آنها نگران هستید در نهایت نتایج مثبتی در بر خواهد داشت و هیچ وقت واقعاً چنین اتفاقات بدی رخ نمی دهد.

اگر شما هم دائماً به خاطر همه چیز، از مسائل جزئی گرفته تا مسائل مهم نگران هستید، بهتر است خودتان را جزو افرادی که ذکر شد قلمداد کنید. اگر اینطور است حتماً می دانید که گذشت زمان هیچ تاثیری در کاهش اضطراب ندارد یا به عبارت دیگر شما عادت کرده اید که همیشه منتظر وقوع اتفاقات ناخوشایند باشید و پیشاپیش برای آنها مضطرب شوید.

● اما چگونه این احساس را تشخیص دهیم؟

برای درمان اضطراب مزمن، ابتدا باید به ریشه یابی علل ایجاد آن بپردازید. به خودتان و آنچه که در درون تان نگرانی ایجاد می کند فکر کنید.

۱) اگر واقعاً قرار است اتفاق بدی بیفتد، شما هم واقعاً مسئول هستید که برای آن نگران باشید.

حتی اگر شما ذاتاً هم آدمی دلشوره ای باشید، لزوماً نباید به هر نوع فکر آزاردهنده ای که به سرتان راه می یابد توجه کنید و درصدد رفع آن برآیید. ولی اگر مسئولیت کاری به عهده شماست، دیگر قضیه فرق می کند و بهتر است حتماً نسبت به انجام آن حساسیت نشان دهید. گاهی مواقع بهترین راه برای خلاصی از شر احساسات ناخوشایند همراهی با آنها و سد نکردن روند طبیعی بروز احساسات و عواطف درونی است.

۲) لازم نیست همیشه از همه چیز مطمئن باشید.

شما به عنوان یک فرد مضطرب حتماً می دانید که نمی توانید بلاتکلیفی را تحمل کنید و جملاتی شبیه «باید مطمئن شوم که خطری من را تهدید نمی کند» یا «من می خواهم مطمئن شوم که همسرم هیچ وقت مرا ترک نمی کند» برای تان آشنا است. شما به عنوان یک فرد مضطرب همیشه به دنبال مطمئن شدن از صحت و درستی امور، جستجو برای یافتن اطلاعات بیشتر و امتحان کردن مردم هستید تا دوباره از همه چیز اطمینان حاصل کنید.

اما همیشه هم لزومی ندارد که قبل از انجام کاری صد درصد از نتیجه آن اطمینان حاصل نمایید.

۳) هرگاه مطمئن شدید افکار منفی تان به وقوع می پیوندد برایش دلشوره بگیرید، در غیر این صورت بی خیال دلشوره شوید!

در حالی که بیشتر مردم با احساسات منفی خود به عنوان امری جانبی و نه چندان مهم برخورد می کنند، شما طوری رفتار می کنید که گویی این احساسات علامتی قطعی از وقوع اتفاق بدی هستند.

وقتی فکر می کنید که من در امتحان امروز نمره بدی می گیرم سریعاً نتیجه گیری می کنید که احتمال وقوع چنین اتفاقی و بد شدن نمره تان خیلی زیاد است. اگر شما به خوبی درس خوانده باشید و کمی هم منطقی فکر کنید دیگر دلیلی وجود ندارد تا به این فکر منفی توجه کنید چراکه خودتان خوب می دانید تلقین چه اثراتی به دنبال خواهد داشت.

شاید همین احساس بد آنقدر کارایی شما را کم کند که به رغم تمام تلاشی که کرده اید، همان نتیجه ای را کسب کنید که به خاطرش نگران بودید.

۴) آیا هر آن چیز بدی که ممکن است اتفاق بیفتد بازتابی از شخصیت شماست؟

وقتی احتمال می دهید اتفاقات بدی برای تان رخ می دهد، باور دارید که این اتفاقات به این دلیل به وقوع می پیوندند که شما به اندازه کافی شایستگی لازم برای جلوگیری از آنها را نداشته اید. وقتی که دیر به جایی می رسید، اینطور نتیجه گیری می نمایید که همه فکر می کنند شما کلاً آدم بی مسئولیتی هستید.

اگر در کارتان با مشکلاتی مواجه هستید، به این نتیجه می رسید که کاملاً فرد نالایقی هستید. شاید هیچ وقت کسی در مورد شما آنطور که خودتان تصور می کنید فکر نکند، اما شما حاضر نیستید دست از این نتیجه گیری های منفی بردارید. شما فکر می کنید این اتفاقات و مشکلات فقط به خاطر این رخ می دهند که من هستم. ولی لطفاً کمی با خودتان مهربان باشید و اینقدر دست به تخریب شخصیت تان نزنید.

۵) شکست غیرقابل اجتناب است.

حتماً تا بحال متوجه شده اید که چقدر نقص در انجام کارها برای شما غیر قابل قبول است. اما شاید به این دلیل که شما نقص را با شکست یکسان فرض می کنید، شکست برای شما کشنده، ترسناک و به معنی رسیدن به آخر خط است.

پس اینطور خود را قانع می کنید که وقتی نگرانید انگیزه بیشتری برای تلاش پیدا می کنید و وقتی برای وقوع اتفاقات بد در حالت آماده باش به سر می برید، دیگر با وقوع آنها غافلگیر نمی شوید.

شاید حق با شما باشد و کمی نگرانی، البته تاکید می کنیم کمی نگرانی انگیزه خوبی برای تلاش و جلوگیری از شکست باشد اما لطفاً بیش از اندازه مته به خشخاش نگذارید و کمی هم واقع بین باشید. هیچ گاه فراموش نکنید که عدم موفقیت در کارها یکی از طبیعی ترین جنبه های زندگی است.

۶) هر چه زودتر خود را از شر احساسات منفی خلاص کنید

مثل بقیه افراد مضطرب شما هم تصور می کنید هرچه زودتر باید فکری به حال افکار منفی خود بکنید و آنها را کنترل یا در بهترین حالت از ذهن تان حذف کنید. شاید این طرز تفکر به این دلیل است که تصور می کنید اگر جلوی افکار منفی را نگیرم بالاخره روزی زندگی ام را خراب می کنند، اما شاید قضیه به این بدی هم که شما می گویید نباشد.

افراد عادی در چنین مواقعی با خود فکر می کنند، بالاخره برای هر کسی پیش می آید که با احساسات منفی دست و پنجه نرم کند و نهایتاً از دست آنها خلاص شود. پس بد نیست شما هم که مثل همه آدم ها از این قاعده مستثنی نیستید، طرز فکرتان را کمی تغییر دهید.

۷) در آخر بهتر است قانون هفتم را نیز با دقت بیشتری بخوانید: شما مجبورید که همین الان از نگرانی دست بکشید یا اینکه خدای نکرده با ادامه چنین وضعی کارتان به جنون برسد!

فرض کنید هم اکنون آنقدر نگران هستید که می ترسید نکند این نگرانی ها سرانجام کار شما را به جنون بکشاند، بیمارتان کند و نهایتاً کنترل زندگی را از دست شما خارج کند.

پس تصمیم می گیرید دست از نگران بودن بردارید. به خودتان می گویید، خب، حالا وقت آن شده که دست از این افکار منفی و نگرانی های بی معنی بردارم. اما بهتر است بدانید که این راه هم جواب نمی دهد و کارگر نیست. چراکه شما فکر می کنید باید نگرانی های تان را کنترل کنید و وقتی از عهده چنین کاری بر نمی آیید به خاطر این ناتوانی از دست خودتان عصبانی می شوید.

شاید سعی کنید راه های دیگری را برای کنترل افکارتان انتخاب کنید. مثلاً به مسائل خوشایندی فکر کنید و به خودتان تلقین کنید که من واقعاً آدم خوبی هستم یا من به خودم ایمان دارم اما این تصدیق ها فقط برای چند دقیقه موثر واقع می شوند و پس از آن دوباره جای خود را به احساسات منفی خواهند داد، و حتی بیشتر از قبل باعث تضعیف روحیه شما می شوند.

شما از نگرانی های تان برای حل مشکلاتی که در واقع اصلاً وجود خارجی ندارند و برای خلاص شدن از شک و بلاتکلیفی و برای اطمینان از اینکه هیچ وقت احساس بدی نخواهید داشت و یا شکست نمی خورید، استفاده می کنید. اما حقیقت اصلی این است که این اهداف، واقعاً دست نیافتنی و غیرممکن هستند.

بجای این کارها بهتر است فکر کنید چرا می خواهید از شر این نگرانی ها خلاص شوید؟ آیا تلاش می کنید تا هیچ وقت و حتی در شرایط غیرقابل پیش بینی غافلگیر نشوید؟ آیا تلاش می کنید برای انجام کارها انگیزه لازم را در خودتان ایجاد کنید؟ آیا تلاش می کنید ذهن تان را کنترل نمایید؟ اولین گام برای غلبه بر نگرانی و اضطراب کشف دلیل بوجود آمدن چنین احساسی است.

شاید واقعاً دلیل خاصی برای این همه تشویش وجود نداشته باشد. پس با صراحت به شما اعلام می کنیم، اگر بیشتر اوقات دچار احساسات منفی و ناخوشایند هستید، به دنبال مجرم نگردید. مقصر اصلی خودتان هستید. انتخاب با شماست که چقدر می خواهید از لحظه لحظه های زندگی تان لذت ببر

سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 17:24 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

) برای زندگی خود قوانینی در نظر بگیرید و سعی کنید از آنها سرپیچی نکنید. این قوانین را پس از مشورت با متخصصان و افرادی که تجربه یک زندگی موفق را داشته اند، تدوین کنید.

۲) از «خود»، «افرادی که در زندگی شما نقش دارند» و «محیط اطرافتان» شناخت کافی به دست آورید.

۳) به این نکته واقف باشید که شما سهم عمده ای در ساختن زندگی خود دارید. در بیشتر مواقع این شما هستید که می توانید از زندگی لذت ببرید یا آن را به کام خود تلخ کنید. برای زندگی خود قوانینی در نظر بگیرید و سعی کنید از آنها سرپیچی نکنید.

۴) بیشتر چیزهایی که در زندگی شما وجود دارد و برایتان لذت بخش نیستند، می توانند به دست خود شما از بین بروند. به طور مثال، اگر از شغل خود راضی نیستید فقط نیاز به تلاش و پشتکار دارید تا با شایسته کردن خود شغل بهتری به دست آورید و یا اگر از چاقی خود رنج می برید، کافی است کمی همت کنید.

۵) در زندگی نقش یک قربانی را بازی نکنید یا سعی نکنید با یادآوری تجربه های تلخ گذشته برای خود بهانه بسازید. این کار فقط تضمین می کند که یأس، عدم پیشرفت و عدم موفقیت در انتظار شما است.

۶) دیگران را مقصر عدم موفقیت خود قلمداد نکنید. زندگی مال شما است، پس خودتان هستید که دوباره و دوباره می توانید آن را بسازید.

۷) هر فکری می کنید و هر تصمیمی می گیرید، پیامدهایی را برایتان به دنبال خواهد داشت. اگر مثبت فکر کنید، نتیجه مثبت می گیرید و اگر به دنبال افکار منفی باشید، نتیجه تان هم منفی خواهد شد.

۸) علت بروز وقایع ناخوشایند در زندگی را پیدا کنید یا سری به تجربه های پیشین خود بیندازید تا ببینید عیب کار از کجا بوده است.

۹) هیچگاه از تغییر نترسید. گاهی اوقات تغییرات نقش مهمی در زندگیتان خواهند داشت و علی رغم انتظارتان عمل خواهد کرد.

۱۰) واقع نگر باشید. خود، زندگی و دنیای اطرافتان را آن گونه که هست بشناسید، نه آن گونه که خودتان می خواهید.

۱۱) با خودتان صادق باشید و اگر می دانید کاری باعث موفقیتتان نمی شود آن را از زندگی خود خارج کنید و به جای بهانه آوردن از همین حالا دست به کار شوید.

۱۲) درست و با دقت تصمیم گیری کنید.

۱۳) به خاطر داشته باشید عملکردهای شماست که داستان زندگیتان را می نویسد.

۱۴) فکرها، آرزوها، هدف ها و تصمیمات خود را به عملکردهای معنادار، هدفمند و سازنده ترجمه کنید.

۱۵) خودتان را براساس نتایجی که می گیرید ارزیابی کنید، نه فقط براساس حرف ها.

۱۶) درد خود را بشناسید تا هرچه سریعتر خود را از مهلکه مسبب بروز آن درد خلاص کنید. به این نکته واقف باشید که همین درد می تواند انگیزه ای برای بروز یک تغییر در زندگی شما باشد. هیچگاه از یاد خدا غافل نشوید و در لحظه لحظه زندگی به او توکل کنید. [و من یتوکل علی الله فهو حسبه (طلاق ۳)]

۱۷) گاهی ریسک کردن در زندگی باعث موفقیت می شود. اگر خردمندانه و با درایت ریسک کنید، پیروزی از آن شما است. اگرچه ریسک کردن در ابتدای امر دلهره آور و ترسناک است، اما ارزش آن را دارد. توجه داشته باشید که برای این کار ممکن است مجبور باشید خیلی از چیزهای آشنا و عادت ها و راحتی های خود را کنار بگذارید.

۱۸) فیلترهایی که جلوی چشم شما را گرفته اند تا دنیا را زیبا نبینید، دور بیندازید.

۱۹) شما دنیا را آن گونه که می بینید؛ می شناسید و تجربه می کنید. این شما هستید که می توانید انتخاب کنید که چگونه به دنیا بنگرید و آن را تجربه کنید. این قدرت انتخاب در هر مرحله از زندگی همراه شماست.

۲۰) عواملی را که بر نگاه شما به دنیا اثر می گذارند بشناسید و در صورت منفی بودن، آنها را تغییر دهید و مثبت کنید. اگر از دریچه تجربیات تلخ گذشته به دنیا نگاه می کنید، بدانید که دارید حال و آینده خود را بر اساس همان تجربیات می سازید.

۲۱) شما مدیر زندگی خود هستید. آن را براساس بهترین استانداردهای مدیریت هدایت کنید تا نتیجه خوبی بگیرید. موفقیت را سرلوحه تدوین برنامه های مدیریتی خود قرار دهید.

۲۲) اگر از خود توقع زیادی نداشته باشید، سال ها در همان پله ای که هستید درجا می زنید. پس به اهداف بلند فکر کنید. اما به این نکته هم توجه داشته باشید که هرگز از مرز واقع نگری خارج نشوید.

۲۳) ما خودمان هستیم که به اطرافیانمان یاد می دهیم چه رفتاری با ما داشته باشند. رفتارهای محترمانه یا بی ادبانه از سوی اطرافیان، همه بازتاب شخصیتی است که ما از خودمان برای آنها ترسیم کرده ایم.

۲۴) محدودیت ها و قوانینی را که افراد حین برخورد با شما ملزم به رعایت آن هستند به آنها یاد دهید. البته این به معنای آن نیست که مستقیم حرف هایتان را بیان کنید، بلکه می توانید با رعایت نکاتی ظریف، در بطن اعمال و گفتارتان آنها را از مسئولیتشان در قبال شما آگاه نمایید. برای خود احترام بسیاری قائل شوید تا دیگران نیز از شما تبعیت کنند. کسی که به خود ارزش نمی دهد نباید توقع رفتار ارزشمندی از جانب دیگران داشته باشد.

۲۵) برخی اوقات لازم است که به دیگران گوشزد کنید رفتار شایسته ای نداشته اند. این کار راهی مناسب برای پیشگیری از تکرار دوباره چنین امری در آینده است.

۲۶) برای «بخشش» ارزش بسیاری قائل شوید. همانطورکه گذشتگان گفته اند: در عفو لذتی است که در انتقام نیست. به این فکر کنید که با انتقام فقط فکر و روح خود را بی جهت آزرده کرده اید و افکاری را که به سلامت روحتان آسیب می رساند در خود پرورانده اید. مهم نیست آن فرد چه فکری در مورد شما می کند، شما بخشش را صرفاً برای آرامش و سلامت خودتان انجام دهید.

۲۷) قدرت کنترل عصبانیت خود را داشته باشید. راه هایی به کار برید تا در صورت بروز عصبانیت رفتار ناشایسته ای از خود بروز ندهید.

۲۸) به خاطر بسپارید که نفرت، حسادت و خشم؛ مخرب وجود آدمی هستند و روح و قلب فردی را که آنها را در وجودش نگهداری می کند ذره ذره نابود می کنند. احساسات زشت، چهره زشتی به شما می بخشند. این

احساسات نه تنها بر روح شما اثر می گذارند، بلکه عواقبی همچون اختلال در خواب، سردرد، کمردرد و حتی سکته قلبی را نیز به شما تقدیم می کنند.

۲۹) در زندگی به آن چیزی می رسید که همیشه به آن فکر می کنید و آن چیزی را به دست می آورید که همواره طلب کرده اید.

۳۰) مهمترین نکته این که: هیچگاه از یاد خدا غافل نشوید و در لحظه لحظه زندگی به او توکل کنید.

سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 17:23 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

امروزه، رساله دکترا هم نمایانگر یک ایده و هم نمایانگر دوره ای است که از جانب فرد، صرف تحقیقات اصیل شده و نوشتن آن آرزوی صدها نفر از هزاران دانشجویی است که همه ساله وارد دوره دکترا می شوند.

در اغلب کشورها، مدرک دکترا لازمه اصلی احراز مشاغل دانشگاهی است. دوره دکترا نیز مقدمه ای برای ورود به دنیای تحقیقات مستقل به شمار می رود که طی آن، شاهکار فکری یک کارآموز، با همکاری نزدیک یک ناظر به رشته تحریر در می آید. شرایط لازم برای تکمیل این دوره بین کشورها، دانشگاه ها و حتی موضوعات مختلف به شدت متفاوت است. بعضی دانشجویان ابتدا باید دو سال برای کسب مدرک کارشناسی ارشد وقت بگذارند، برخی بابت این کار حقوق می گیرند و برخی دیگر حتی بابت آن وجهی را نیز می پردازند. بعضی دوره های دکترا فقط پژوهشی است، بعضی از آنها کلاس درس و امتحان هم دارد و بعضی از آنها مستلزم این است که فرد به دانشجویان کارشناسی نیز تدریس کند.

رساله دکترا نیز می تواند صفحاتی مملو از ریاضیات یا صدها صفحه در باب تاریخ باشد. نتیجه این است که افراد تازه دکترا گرفته، هم می توانند به جوانی بیست سالگی شان باشند، هم چهل و چند ساله هایی بیزار از دنیا.

یکی از چیزهایی که اغلب دانشجویان دکترا در آن مشترکند، نارضایتی است. بعضی کار خود را بیگاری می دانند. کار هفت روز در هفته و ده ساعت در روز با حقوق پایین و دورنمای نامطمئن کاملا شایع است. به طعنه گویند «شما دانشجوی تحصیلات تکمیلی هستید، چنانچه محل کارتان از خانه تان دکوراسیون بهتری داشته و طعم مطبوع نودل آماده را در اختیار داشته باشید.» یکی از دانشجویانی که اعتراف می کند ترجیح می داد از طعم پیتزا لذت ببرد، می گوید: «این خود دانشگاه نیست که دلسردکننده است، آنچه دلسردکننده است این است که بفهمید انتهای این رشته از دست شما در رفته است.»

پدیده دانشجویان دکترای نالان پدیده جدیدی نیست، اما به نظر می رسد که مشکلاتی واقعی با سیستمی که دکترای پژوهشی تولید می کند، وجود دارد («دکتراهای حرفه ای» کاربردی در رشته هایی از قبیل حقوق، بازرگانی و طب آشکارا ارزش بیشتری دارند). به نظر می رسد یک عرضه بیش از حد (Oversupply) دکترا وجود دارد. گر چه دکترا به عنوان دوره کارآموزی برای مشاغل آکادمیک طراحی شده است، اما تعداد فارغ التحصیلان دکترا با تعداد فرصت های خالی برای آنها همبستگی ندارد.

در عین حال، صاحبان کسب وکار نیز از کمبود مهارت های سطح بالا گله دارند که بیانگر این است که دارندگان مدارک دکترا چیزهای درستی نمی آموزند؛ بنابراین تندترین انتقادها، دوره های دکترای پژوهشی را حتی با طرح های پونزی یا هرمی(۱) نیز مقایسه می کنند.

در اکثر طول تاریخ، حتی یک مدرک ابتدایی در سطح دانشگاهی نیز تنها، مزیت اقلیتی ثروتمند بود و بسیاری از کارمندان دانشگاهی مدرک دکترا نداشتند، اما با گسترش تحصیلات عالی پس از جنگ جهانی دوم، انتظارات از مدرسان برای داشتن مدارک عالی نیز افزایش یافت. ابتدا دانشگاه های آمریکایی پا روی گاز گذاشتند: تا ۱۹۷۰ آمریکا فقط کمتر از یک سوم دانشجویان و نیمی از دکتراهای علوم و تکنولوژی دانشگاه های دنیا را تولید می کرد (در آن زمان، خودش تنها ۶ درصد جمعیت جهانی را داشت)، اما پس از آن، خروجی سالانه دکترا ها دو برابر شد و به ۶۴.۰۰۰ تا رسید.

سایر کشورها نیز در حال سرعت گرفتن هستند. در فاصله سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۶، تعداد دکترا های خروجی از دانشگاه های کشورهای OECD ۴۰ درصد رشد کرد که با رشد ۲۲ درصدی کشور آمریکا قابل مقایسه است. تولید دکترا بیش از همه در مکزیک، پرتغال، ایتالیا و اسلواکی سرعت گرفت. حتی در ژاپن نیز که در آن، تعداد افراد جوان در حال آب رفتن است، تعداد دکتراها ۴۶ درصد افزایش یافت. بخشی از این رشد، توسعه تحصیلات آکادمیک در خارج از آمریکا را نشان می دهد. ریچارد فریدمن، اقتصاددان نیروی کار در دانشگاه هاروارد می گوید که تا سال ۲۰۰۶ کشور آمریکا تنها ۱۲ درصد دانشجویان دنیا را ثبت نام می کرد.

اما دانشگاه ها دریافته اند که دانشجویان دکترا، نیروی کار ارزان، بسیار با انگیزه و یکبار مصرفند و با تعداد بیشتر دانشجوی دکترا، آنها می توانند تحقیقات بیشتر و در بعضی کشورها تدریس بیشتر با پول کمتر انجام دهند. یک دانشجوی دکترا در دانشگاه یِیل (Yale) ممکن است در سال ۲۰,۰۰۰ دلار به ازای ۹ ماه تدریس دریافت کند، اما متوسط پرداختی به یک استاد تمام در آمریکا در سال ۲۰۰۹ برابر با ۱۰۹،۰۰۰ دلار (یعنی بیشتر از حقوق قضات و روسای دادگاه ها) بوده است.

در عمل، تولید مدارک دکترا بسیار از تقاضای دانشگاه ها برای مدرسان پیش افتاده است. اخیرا در کتابی، اَندرو هَکِر و کلودیا دریفوس (یک فرد آکادمیک و یک روزنامه نگار) گزارش کرده اند که آمریکا در فاصله سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ بیش از ۱۰۰,۰۰۰ مدرک دکترا تولید کرده است، اما در همین زمان، تنها ۱۶,۰۰۰ کرسی استادی جدید موجود بود. استفاده از دانشجویان دکترا به منظور تدریس اکثر دروس کارشناسی، تعداد مشاغل تمام وقت را کاهش می دهد. حتی در کانادا که خروجی فارغ التحصیلان دکترا رشد ملایمی داشته است، دانشگاه ها در سال ۲۰۰۷ تعداد ۴,۸۰۰ مدرک دکترا اعطا کرده اند، اما تنها ۲,۶۱۶ استاد تمام وقت جدید را به استخدام در آورده اند. تنها کشورهای سریعا در حال توسعه معدودی همچون برزیل و چین، اکنون کمبود دکترا دارند.

در باب پژوهش نیز داستان مشابه است. دانشجویان دکترا و کارمندان قراردادی با عنوان «پسادکترا (Postdocs)»، این روزها اغلب تحقیقات و پژوهش ها را انجام می دهند. در مورد پسادکترا نیز مازاد عرضه وجود دارد. دکتر فریمن با استفاده از داده های قبل از سال ۲۰۰۰ نتیجه گرفت چنانچه مشاغل آکادمیک آمریکا در علوم زیستی سالانه ۵ درصد رشد می کرد، تنها ۲۰ درصد دانشجویان می توانستند یکی از آنها را به دست آورند. در کانادا، درآمد سالانه ۸۰ درصد پسادکتراها ۳۸,۶۰۰ دلار یا کمتر (قبل از مالیات)؛ یعنی برابر با متوسط درآمد کارگران ساختمانی است. ظهور پسادکترا اکنون مانع دیگری در برای احراز سمت های آکادمیک است، به نحوی که در بعضی جاها اکنون پنج سال خدمت در حالت پسادکترا به عنوان پیش نیاز احراز یک شغل تمام وقت مطمئن درآمده است.

این لشکر محققان دکترا و پسادکترا اکنون باعث ترقی دانشگاه ها؛ بنابراین ظرفیت تحقیقاتی کشورها می شوند. با این حال، لزوما این پدیده چیز خوبی نیست. ذهن های مستعد و آموزش دیده، هنگامی که مد عوض می شود هرز می روند. به عنوان مثال، دوره پس از پرتاب ماهواره ها به فضا باعث افزایش سریع دکتراهای فیزیک شد که به هنگام کاهش بودجه علمی در زمان جنگ ویتنام، آنا متوقف شد. برایان شوارتز استاد فیزیک دانشگاه شهر نیویورک می گوید که در دهه ۱۹۷۰ حدود ۵,۰۰۰ فیزیکدان مجبور شدند که شغلی در سایر زمینه ها پیدا کنند.

در آمریکا، گسترش اتحادیه های مربیان دکترا، نمایانگر اضمحلال قراردادی ضمنی بین دانشگاه ها و دانشجویان دکترا است: «دستمزدهای ناچیز کنونی، در قبال یک شغل آکادمیک خوب در آینده.» تشکیل اتحادیه ها در دانشگاه های عمومی همچون دانشگاه ویسکانسین مدیسن به دهه ۱۹۶۰ بر می گردد، اما آهنگ اتحادیه شدن ها اخیرا افزایش یافته به نحوی که اکنون به دانشگاه های خصوصی نیز سرایت کرده است. با این حال، دانشگاه هایی مانند ییل و کورنل، با این استدلال از جانب مدیران و اساتید دانشگاه که دانشجویان دکترای در حال تدریس، کارمند نبوده بلکه کارآموز هستند، در برابر نیروی اتحادیه ها مقاومت کرده اند. در سال ۲۰۰۲، دانشگاه نیویورک اولین دانشگاه خصوصی بود که اتحادیه مربیان دکترا را به رسمیت شناخت، اما سه سال بعد، مذاکره با آن را متوقف کرد.

در بعضی کشورها همچون انگلستان و آمریکا، پرداخت های پایین و چشم اندازهای مایوس کننده، در تعداد دانشجویان دکترای متولد کشورهای دیگر انعکاس یافته است. طبق تخمین دکتر فریمَن، در سال ۱۹۶۶ تنها ۲۳ درصد مدارک دکترای علوم و مهندسی آمریکا به دانشجویان متولد یک کشور خارجی اعطا می شد، اما تا سال ۲۰۰۸ این نسبت به ۴۸ درصد رسید. دانشجویان خارجی تمایل به تحمل شرایط کاری پست تری را دارند و عرضه نیروی کار خارجی ارزان و بااستعداد، دستمزدها را پایین نگه می دارد.

از طرفی طرفداران مدرک دکترا استدلال می کنند که چنین کاری ارزنده است، ولو اینکه به شغل آکادمیک دائمی منجر نشود. تمام دانشجویانی که به دوره دکترا می پیوندند خواهان شغل دانشگاهی نیستند و بسیاری با موفقیت جذب مشاغل بخش خصوصی مانند تحقیقات صنعتی می شوند، اما از طرف دیگر، نرخ ترک تحصیل از دانشگاه ها گویای این مطلب است که بسیاری از آنها دلسرد می شوند. در آمریکا تنها ۵۷ درصد دانشجویان دکترا، ده سال پس از اولین روز ثبت نام دارای مدرک دکترا هستند.

در علوم انسانی که اغلب دانشجویان بابت دوره دکترا پول پرداخت می کنند، این رقم ۴۹ درصد است. بدتر از آن اینکه، اگرچه در سایر رشته ها دانشجویان مایلند در همان سال های ابتدایی از کشتی بیرون بپرند، اما در علوم انسانی مثل نرم تنان به دیواره کشتی می چسبند تا اینکه سرانجام مجبور به ترک آن شوند. تحقیقات در یکی از دانشگاه های آمریکایی نشان می دهد آنها که تحصیلات دانشگاهی را تمام می کنند باهوش تر از آنها که نمی کنند نیستند. نظارت ضعیف، آینده شغلی بد و کمبود پول باعث می شود که آنها کنار روند.

حتی فارغ التحصیلانی که خارج از دانشگاه کار پیدا می کنند نیز وضعیت مطلوبی ندارند. دروس دکترا آنچنان تخصصی است که ادارات کاریابی دانشگاه ها باید به سختی تلاش کنند تا بتوانند برای فارغ التحصیلان جویای کار، شغل پیدا کنند. ضمن آنکه کارفرمایان نیز علاقه اندکی به استخدام کسانی که محیط آکادمیک را ترک می کنند دارند. مطالعه ای در کشورهای OECD نشان می دهد که پنج سال بعد از دریافت مدرک، بیش از ۶۰ درصد دکترها در اسلواکی و نیز ۴۵ درصد در بلژیک، جمهوری چک، آلمان و اسپانیا همچنان قراردادهای موقت داشتند. اکثر آنها نیز پسادکترا بودند. حدود یک سوم فارغ التحصیلان دکتری در اتریش، مشاغلی بی ارتباط با مدرک خود می گیرند. در آلمان، ۱۳ درصد کل فارغ التحصیلان دکتری نهایتا جذب مشاغلی پست و پیش پا افتاده می شوند. در هلند این نسبت ۲۱ درصد است.

فارغ التحصیلان دکتری، حداقل بیش از دیپلمه ها درآمد دارند. مطالعه ای در «مجله مدیریت و سیاست های تحصیلات عالی» توسط برنارد کِیسی نشان می دهد که مردان بریتانیایی با مدرک لیسانس، ۱۴ درصد بیشتر از آنها که می توانستند به دانشگاه بروند، اما انتخاب کردند که نروند، درآمد دارند. صرف (Premium) عایدی برای مدرک دکترا ۲۶ درصد است، اما این صرفه برای مدرک کارشناسی ارشد که می تواند در زمانی به کوتاهی یک سال اخذ شود، تقریبا بیشترین مقدار و برابر با ۲۳ درصد است. در بعضی رشته ها، صرف دکترا کلاً از بین می رود.

دکترا در ریاضیات و محاسبات، علوم انسانی و زبان بیشتر از کارشناسی ارشد در همان رشته درآمد ندارد. صرفه دکترا در مهندسی و تکنولوژی، معماری و آموزش واقعا از کارشناسی ارشد کوچک تر است. تنها در رشته هایی همچون طب، بازرگانی و مالیه (Finance) این صرفه به قدری هست که بیارزد. در مجموع تمام رشته ها، صرف مدرک دکترا نسبت به مدرک کارشناسی ارشد تنها ۳ درصد است.

دکتر شوارتز، فیزیکدان دانشگاه نیویورک می گوید که مهارت های یاد گرفته شده در دروس دکترا به سهولت می توانند از طریق دروس بسیار کوتاه تری کسب شوند. وی می گوید سی سال پیش، بنگاه های وال استریت فهمیدند که بعضی از فیزیکدانان توانایی حل معادلات دیفرانسیل را دارند و آنها را به عنوان کوانت (Quants)، تحلیل گر و معامله گر استخدام کردند. امروزه چند درس کوتاه، ریاضیات پیشرفته مالی مورد نیاز را آموزش می دهد. به عقیده وی یک دارنده دکترای فیزیک با یک درس در معادلات دیفرانسیل، دارای مزیت رقابتی نیست.

بسیاری از دانشجویان می گویند که رشته خود را از روی عشق و علاقه دنبال می کنند و همین تحصیلات خودش برای آنها منتهاست. عده ای دیگر نیز کمتر به کیفیت اهمیت می دهند. در مطالعه ای بر روی فارغ التحصیلان دکترا در انگلستان، حدود یک سوم اذعان داشتند که تحصیلات خود را تا حدی صرفا برای آنکه همچنان دانشجو باشند یا شغل یابی را به تاخیر بیاندازند ادامه دادند. حدود نیمی از دانشجویان مهندسی نیز به این مساله اعتراف کردند. محققان به راحتی می توانند مقرری بگیرند و از این رو به سمت گرفتن دکترا ترغیب می شوند. مع الوصف، در دانشگاه ماندن علاوه بر مزایا، جریمه هایی نیز دارد. کارمندان با تحصیلات مازاد (نسبت به آنچه که یک شغل نیاز دارد)، محتمل تر است که نارضایتی بیشتر و بهره وری کمتر داشته باشند و احتمال ترک شغل آنها نیز بیشتر است.

عموما افراد آکادمیک مایلند در مواجهه با پرسش های در باب ارزشمندی دوره دکترا، به شگفتی های فراوان موجود در فنون و فرهنگ های موجود در جوامع مختلف، اشاره کنند. به عقیده آنها دانش از جانب دانشگاه ها به جامعه سرریز می شود و آن را بهره ورتر و سالم تر می سازد. اگر چه ممکن است حرف آنها درست باشد، اما همچنان ممکن است که گرفتن دکترا برای یک فرد انتخاب بدی باشد.

منافع دانشگاه ها و افراد آکادمیک با منافع دانشجویان دکتری همراستا نیست. هر چقدر دانشجویان با استعدادتری در دانشگاه ها باقی بمانند برای اساتید بهتر است. دانشجویان تحصیلات تکمیلی با خود بورس های تحصیلی به ارمغان آورده و سابقه تالیفات اساتید ناظر را نیز بالا می برند. اساتید، دانشجویان مستعد کارشناسی را انتخاب می کنند و آنها را مانند دانشجویان تحصیلات تکمیلی بالقوه پرورش می دهند. حداقل در ابتدا، منفعت آنها در این نیست که بچه های باهوش را عقب برانند. یکی از دختران دانشجو می گوید که در ابتدا با وی از فرصت های درخشان آتی صحبت شد، اما بعد از هفت سال سخت کوشی مدام، با این طعنه که دنبال یک شوهر پولدار باشد، کنار گذاشته شد.

مونیکا هَریس استاد روان شناسی دانشگاه کنتاکی یک استثنای کمیاب است. وی معتقد است که دکترهای زیادی دارد تولید می شود؛ بنابراین از پذیرفتن آنها خودداری کرده است، اما چنین کنترل موالید آکادمیک یک جانبه ای نادر است. اخیرا از یکی از روسای دانشگاه های آیوی لیگ درباره عرضه بیش از حد دکتری پرسیده شده بود و وی گفته بود چنانچه دانشگاه های برتر دانشجویان را نگیرند، سایر دانشگاه ها پا پیش گذاشته و به آنها پیشنهاد

پذیرش می دهند.

بسیاری از مشکلات دکتری شناخته شده است و نویسنده، بیش از یک دهه پیش هنگامی که به سختی در تقلای گرفتن دکترای بیهوده در رشته بوم شناسی نظری بود از آنها آگاه بود. در حالی که اروپایی ها در تلاش برای تطابق و هماهنگی تحصیلات تکمیلی هستند، بعضی موسسات نیز به دنبال شیوه های آموزش درس محور همچون دوره های دکتری آمریکایی هستند.

سازمان هایی که بابت تحقیقات پول می پردازند، فهمیده اند که برای بسیاری از دکترها، انتقال مهارت خود به بازار بسیار سخت است. نوشتن گزارش های آزمایشگاهی، ارائه پرزنتیشن های دانشگاهی و ۶ ماه صرف وقت برای مرور ادبیات، در دنیایی که دانش فنی می بایست به سرعت جذب شده و به سادگی برای مخاطبین ارائه شود، به طور شگفت آوری غیرمفید است. بعضی دانشگاه ها اکنون به دنبال این هستند که مهارت های نرم همچون ارتباطات و کار تیمی را که می تواند در بازار کار برای دانشجویان سودمند باشد، به آنها بیاموزانند.

معیارهای اندازه گیری و انگیزه ها نیز می توانند عوض شوند. بعضی دانشگاه ها به تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی به عنوان شاخص موفقیت نگاه کرده و تلاش می کنند تا آنها را زیاد کنند. برای دانشجویان، اندازه گیری اینکه با چه سرعتی می توانند یک شغل دائم پیدا کرده و چه درآمدی به دست آورند، سودمندتر است. چنان چه جریمه هایی بر دانشگاه هایی که از دانشجویان دکتری لبریزند وضع شود، مشاهده می شود تعداد دانشجویانی که این دوره را به پایان می رسانند سریعا افزایش می یابد که نمایانگر این است که پیش از این به دانشجویان اجازه داده می شد تا فاسد شده و از بین بروند.

بسیاری از آنها که جذب دوره های دکتری می شوند، در کلاس خود قوی ترین هستند و در تمام کارهایی که انجام می دهند بهترین خواهند شد. آنها انبوهی از جوایز را کسب می کنند و تنها معدودی از آنها مایلند بپذیرند سیستمی که وارد آن می شوند، ممکن است برای منفعت سایرین طراحی شده باشد. تا جایی که حتی تلاش سخت و استعداد زیاد نیز ممکن است برای موفقیت کافی نباشد و برای آنها بهتر باشد که به دنبال کار دیگری باشند. در این میان، عده ای نیز ممکن است از توانایی پژوهشگری خود برای بررسی دقیق تر مساله تحصیلات آکادمیک به دردنخور استفاده کنند. یک نفر باید رساله ای در این باب بنویسد.


مترجم: سهیل پورصادقی
منبع: اکونومیست
پاورقی
۱ چارلز پونزی (ایتالیایی الاصل) به عنوان یکی از بزرگ ترین کلاهبرداران تاریخ آمریکا شناخته می شود. به طور خلاصه ایده اصلی طرح پونزی یا هرمی
(Ponzi or Pyramid Scheme) این است که به سرمایه گذاران اولیه، نه از محل سود واقعی سازمان، بلکه از محل آورده خودشان یا سرمایه گذاران بعدی پرداختی صورت گیرد. (م.)
۲ Ivy League اصطلاحا به مجموعه هشت دانشگاه خصوصی بسیار پر اعتبار آمریکا (شامل دانشگاه های هاروارد، براون، کورنل، ییل، پرینستون، پنسیلوانیا، دارتموث و کلمبیا) گفته می شود. (م.)
روزنامه دنیای اقتصاد ( www.donya e eqtesad.com )

 ) در سال ۵۲ جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب ۳۱۳ روز باقی میماند.

۲ ) حداقل ۵۰ روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است.بنابراین ۲۶۳ روز دیگر باقی میماند.

۳ ) در هر روز ۸ ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا” ۱۲۲ روز میشود. بنابراین ۱۴۱ روز باقی میماند.

۴ ) اما سلامتی جسم و روح روزانه ۱ ساعت تفریح را می طلبد که جمعا” ۱۵ روز میشود. پس ۱۲۶ در روز باقی میماند.

۵ ) طبیعتا” ۲ ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل ۳۰ روز می شود. پس ۹۶ روز باقی میماند.

۶ ) ۱ ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چرا که انسان موجودی اجتماعی است.این خود ۱۵ روز است. پس ۸۱ روز باقی میماند.

۷ ) روزهای امتحان ۳۵ روز از سال را به خوداختصاص میدهند. پس ۴۶ روز باقی میماند.

۸ ) تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم ۳۰ روز در سال هستند. پس ۱۶ روز باقی میماند.

۹ ) در سال شما ۱۰ روز را به بازی می گذرانید. پس ۶ روز باقی میماند.

۱۰ ) در سال حداقل ۳ روز به بیماری طی میشود و ۳ روز دیگر باقی است.

۱۱ ) سینما رفتن و سایر امور شخصی هم ۲ روز را در بر میگیرند. پس ۱ روز باقی میماند.

۱۲ ) ۱روز باقی مانده همان روز تولد شماست. چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟

سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 17:17 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

برای اینکه تشخیص دهید کارمندان جدید را بهتر است در کدام بخش به کار بگمارید، می توانید به ترتیب زیر عمل کنید:
۴۰۰ عدد آجر در اتاقی بگذارید و کارمندان جدید را به آن اتاق هدایت نمایید.
آنها را ترک کنید و بعد از ۶ ساعت بازگردید.

سپس موقعیت ها را تجزیه و تحلیل کنید:
* اگر دارند آجرها را می شمرند، آنها را در بخش حسابداری بگذارید.
* اگر از نو (برای بار دوم) دارند آجرها را می شمرند، آنها را در بخش ممیزی بگذارید.
* اگر همه اتاق را با آجرها آشفته کرده اند، آنها را در بخش مهندسی بگذارید.
* اگر آجرها را به طرزی فوق العاده مرتب کرده اند، آنها را در بخش برنامه ریزی بگذارید.
* اگر آجرها را به یکدیگر پرتاب می کنند، آنها را در بخش اداری بگذارید.
* اگر در حال چرت زدن هستند، آنها را در بخش حراست بگذارید.
* اگر آجرها را تکه تکه کرده اند، آنها را در قسمت فناوری اطلاعات بگذارید.
* اگر بیکار نشسته اند، آنها را در قسمت نیروی انسانی بگذارید..
* اگر سعی می کنند آجرها ترکیب های مختلفی داشته باشند و مدام جستجوی بیشتری می کنند و    هنوز یک آجر هم تکان نداده اند، آنها را در قسمت حقوق و دستمزد بگذارید.
* اگر اتاق را ترک کرده اند، آنها را در قسمت بازاریابی بگذارید .
* اگر به بیرون پنچره خیره شده اند، آنها را در قسمت برنامه ریزی استراتژیک بگذارید.
* اگر بدون هیچ نشانه ای از تکان خوردن آجرها با یکدیگر در حال حرف زدن هستند، به آنها تبریک بگویید و آنها را در قسمت مدیریت قرار دهید

پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 15:9 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

  ۱- مدیرت بازرگانی   ۲- مدیریت کیفیت     ۳- مدیریت ریسک    ۴- مدیریت استراتژیک  ۵- مدیریت دانش   ۶-  آیا مى توان برنامه هاى زندگى را برنامه ریزى کرد ؟  ۷- مدیریت زمان و نماز اول وقت  ۸- اسلام و توسعه اقتصادی   ۹- جهانی شدن اقتصاد  ۱۰ - مدیریت قرآنی  ۱۱- امام شناسی  ۱۲ عوامل موفقیت در کسب و کار  ۱۳ مدیریت کوکائینی  ۱۴   مفاهیم کلیدی معماری کتابخانه دیجیتالی  ۱۵   نقش و تاثیررهبران سازمانی در نهادینه سازی مدیریت دانش در سازمانهای کنونی  ۱۶  ارزش های محوری سازمان  ۱۷  اصطلاح شناسی و مهندسی دانش  ۱۸  مدیریت بر مبنای ارزشها   ۱۹ - 23 نکته برای یک ارائه خوب   ۲۰ - یادگیری ترکیبی  ۲۱ - مدیران و قضاوت دقیق  ۲۲-  آیا دانش مدیریت اثر بخش است؟   ۲۳- امامت و رهبری ۲۴ - راهکارهای افزایش بهره وری   ۲۵- استانداردهای سواد اطلاعاتی ۲۶- مدیریت دانش از دیدگاه یک استراتزی جهانی  ۲۷- مدیریت دانش در سازمان‌ها: بررسی تأثیر متقابل فناوری، فنون و انسان ۲۸ رازهای تعالی سازمانی  ۲۹- مهندسی مجدد ، ضرورتی اجتناب ناپذیر  ۳۰ - اهداف فردی ، سازمانی و اجتماعی  ۳۱- قاطعیت در مدیریت  ۳۲- بسط فرایند ریسک برای اداره فرصت ها  ۳۳- تحول فکری مدیریت  ۳۴- فراز و نشیب یک برنامه تحول  ۳۵ اندیشه های گوردون مور بنیانگذار اینتل ۳۶- گامهائی در جهت دستیابی به برتری   ۳۷- نقش فرهنگ سازمانی درمدیریت سیستم‌های بهداشت الکترونیک  ۳۸- خلاقیت و نواوری در افراد و سازمانها  ۳۹- انحراف از مسیر مدیریت  ۴۰- پارادایم های مدیریت برتر در هزاره سوم ۴۱- جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران ۴۲- اندیشه های بیل گیتس  ۴۳- تحصیل دانائی و مدیریت دانائی  ۴۴- مدیریت فرایند ها  ۴۵- استراتزی های مدیریت برای دانش شخصی و سازمانی  ۴۶- دنیای الکترونیکی و بازنگری در رفتار سازمانی  ۴۷- ارتباط مدیریت فن آوری با فن آوری اطلاع رسانی  ۴۸- طراحی عملیات مهندسی مجدد مدیریت سفارش  ۴۹- مدیریت دانش از دیدگاه یک استراتژی تجاری ۵۰- مدیریت دانش در سازمان‌ها: بررسی تأثیر متقابل فناوری، فنون و انسان ۵۱- مدیران آینده نگر   ۵۲- رهبران تغییر - پیتر اف . دراکر  ۵۳- مدیرت و فناوری تولید علم   ۵۴- سازمان‌های نوین بر محور مدیریت دانایی(1)  ۵۵- سازمان های نوین بر محورمدیرت دانائی  (۲)  ۵۶- منابع انسانی با کیفیت ، کلید طلائی رقابت ۵۷-  شروع با حد اکثر قدرت  ۵۸- سخت کار کردن یا به سختی کار کردن   ۵۹ - نقش مدیریت کیفیت فراگیر   ۶۰- ۷ عادت مردمان مؤثر  ۶۱-  تیم سازی در سازمان ها   ۶۲- کاربرد شبیه سازی در مهندسی مجدد فرایند  ۶۳- سایبرنتیک چیست ؟  ۶۴- استراتژی جودویی ؛روشی برای غلبه برحریفان قدرتمند   ۶۵-  کار آفرینان سازمانی   ۶۶-  آینده مدیریت منابع سازمانی

پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 15:2 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

معرفی منابع کنکور کارشناسی ارشد رشته مديريت ( کليه گرايش ها (

 

نام کتاب

تالیف

ترجمه

-1 دروس عمومی کليه گرايش های مديرييت:

زبان تخصصی

1

کتاب فرهنگ و دانش مديريت

پاتريک مانتانا

سهراب خليلی شورينی

2

کتاب زبان تخصصی مديريت

داور ونوس

 

3

کتاب 1000 تست زبان تخصصی مديريت

داور ونوس

 

تئوری های مديريت

1

کتاب مديريت عمومی

مهدی الوانی

 

2

کتاب مبانی سازمان و مديريت

علی رضائيان ،)چاپ 1379 به بعد (

 

3

کتاب تئوری های سازمان

استيفن رابينز

الوانی و دانائی فرد

4

کتاب تئوری های سازمان

ريچارد ال دفت

پارسائيان و اعرابی

5

کتاب رفتار سازمانی

استيفن رابينز

اعرابی وپارسائيان

6

کتاب رفتار سازمانی

علی رضائيان

 

7

کتاب رفتار سازمانی

مشبکی

 

8

کتاب مدیریت منابع انسانی

اسفنديار سعادت

 

9

کتاب مدیریت منابع انسانی

ناصر مير سپاسی

 

10

کتاب برنامه ریزی نیروی انسانی

سيد رضا سيد جوادين

 

11

کتاب تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم ها

علی رضائيان

 

اقتصاد کلان

1

اقتصاد کلان

کرمی قهی

 

2

اقتصاد کلان

روزبهان

 

3

تست و خلاصه درس کارشناسی ارشد اقتصاد کلان

محسن نظری

 

اقتصاد خرد

1

اقتصاد خرد

دمينيک سالواتوره

 

2

تست و خلاصه درس کارشناسی ارشد اقتصاد خرد

محسن نظری

 

رياضيات

1

تست و خلاصه درس رياضيات کارشناسی ارشد

نيکوکار

 

آمار

1

تست و خلاصه درس آمار کارشناس ارشد

نيکوکار

 

2

آمار و کاربرد آن در مديريت

عادل آذر

 

دروس تخصصی کليه گرايش های مديريت :

-1مديريت دولتی :

الف _ ماليه و بودجه :

ماليه عمومی :

1

ماليه عمومی

تقوی وابوطالب مهندس

 

2

ماليه عمومی

خورشيدی

 

بودجه :

1

کتاب بودجه وبودجه ريزی( بهمراه م جموعه تستهای کنکور کارشناسی ارشد  سراسری و آزاد)

داود کيا کجوری

 

ب _ حسابدار دولتی :

1

حسابدای دولتی

داود اقوامی و جعفر باباجانی

 

2

حسابدای دولتی

جعفر باباجانی و موسی رمضانی

 

2 _ مديريت بازرگانی و صنعتی :

الف _ مديريت مالی : ( فقط برای مديريت بازرگانی (

1

مديريت مالی

ریموند پی.نوو

جهانخانی و پارسائيان

2

مديريت مالی

عبده تبريزی

 

 

3

مديريت مالی  درس و تست طبقه بندی شده کارشناسی ارشد 

دکتر تهرانی

 

ب _ مديريت بازاريابی : ( فقط برای مديريت بازرگانی (

1

مديريت بازاريابی

فليپ کاتلر

روستا   ،  ونوس  ، و ابراهيمی

2

GetBC(17);

جامعه‌ي اطلاعاتي، جهاني‌سازي و توسعه‌ي پايدار، و تأثيرات آن‌ها بر محيط

فرانتس جوزف رادرماخر[1]
مترجم: محسن نوكاريزي

عضو هيئت علمي دانشگاه بيرجند[2]

 مقدمه
مدرك حاضر، پس‌زمينه‌اي از جامعه‌ي مدني و از مشاوره با دولت‌ها و صنعت‌ را منعكس مي‌كند. اين مدرك بويژه وضعيت بحث در «سخنگاه جامعه‌ي اطلاعاتي» اتحاديه‌ي اروپا[3] و «گفتگوي جامعه‌ي جهاني» در اين سخنگاه در موضوع حاكميت جهاني و پايداري ]توسعه[ را منعكس مي‌سازد.

 



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 14:52 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

                     

                  نگاهی به اقتصاد چین

چین از کشورهای جنوب شرق آسیا است که از اواسط دهه 1970 میلادی ، سیاست آزاد سازی اقتصاد را در پیش گرفت و از شرایط بسته اقتصادهای سوسیالیستی به تدریج فاصله گرفت . این کشور طی دو دهه گذشته تلاشهای بسیاری را در راستای اصلاح ساختار اقتصادی و آزاد سازی اقتصاد کشور به عمل آورد و بسیاری از موانع تجارت خارجی و جذب سرمایه گذاری خارجی را از سر راه برداشت و در همین حال تقاضای عضویت در موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت ( گات) و سپس در سازمان جهانی تجارت ( WTO ) را دنبال کرد .

این پرسش مطرح است که چگونه عضویت چین به سازمان تجارت جهانی بر ساختار تجاری این کشور تاثیر خواهد گذاشت ؟ برحسب کالاها ، افزایش واردات از طریق کاهش تعرفه ها در مورد محصولات کشاورزی اجتناب ناپذیر به نظر می رسید ، زیرا قیمت کالاهای داخلی تقریبا از سطوح بین المللی فراتر رفته است .

اما از انجا که ملاحظات تبعیضی در مورد واردات محصولات صنعتی کاربر همچون منسوجات و پوشاک که از سوی برخی کشورها اعمال می شود ، با عضویت چین در سازمان تجارت جهانی کاهش می یابد ، انتظار می رود که صادرات این کشور افزایش یابد . شرکتهایی که به گمان ما از عضویت در سازمان جهانی تجارت نفع می برند ، همان شرکت هایی با سرمایه گذاری خارجی هستند.

از سوی دیگر بهبود فضای سرمایه گذاری داخلی چین که ناشی از عضویت آن در سازمان جهانی تجارت است ، به افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی در این کشور منجر خواهد شد . از این رو انتظار می رود صادرات و واردات شرکتهایی با سرمایه گذاری خارجی افزایش یابد و همین امر موجب می شود که شرکتهایی با سرمایه گذاری خارجی و شرکتهایی تحت مالکیت بخش خصوصی ، جایگزین شرکتهای دولتی در تجارت خارجی به عنوان بازیگران اصلی شوند . در عین حال ، شرکتهای دولتی باید از افزایش واردات کالاهای سرمایه ای نفع ببرند که این امر همراه اصلاحات بیشتر و تعدیلات ساختاری ضروری خواهد بود .

اما در مورد شکلهای تجارت باید گفت : تجارت محصولات فرآوری شده که همواره نقش یرجسته ای را در صادرات چین ایفا کرده ، برخی از حالتهای ترجیحی خود را با کاهش میانگین نرخهای تعرفه از دست خواهد داد . تا زمانی که چین همچنان صدور کالاهای کاربر خود به شکل انبوه با حفظ مزیت آن بر حسب هزینه های دستمزد را ادامه دهد ، این کشور باید بتواند موقعیت خود را در عالم تجارت حفظ کند .

چنانچه افزایش سریع واردات موجب آن شود که تراز تجاری چین با کسری مواجه شود یا اگر واردات بیش از حد کالاهای خارجی ارزان قیمت به داخل کشور، موجب تشدید سیاستهای اقتصاد کلان شود ، درآن صورت دولت چین برای بهبود بخشیدن به تراز تجاری و وضعیت اقتصاد کلان از طریق کاهش ارزش پول ملی ، تردید کمی به خود راه خواهد داد .

ذکر این امر اهمیت دارد که چین تقریبا به مدت 2 دهه تمایل خود را برای عضویت سازمان جهانی تجارت را پنهان ساخته است . برای دستیابی به این هدف چین به آزاد سازی تجاری از طریق برنامه های مختلف همچون کاهش نرخهای تعرفه و لغو موانع غیر تعرفه ای مبادرت ورزید . با این وصف ، این باور وجود دارد که آثار منفی عضویت چین در سازمان تجارت جهانی بتدریج کاهش یابد. برای چین که با شرایط رکود تورمی در اقتصاد مواج است ، امتیازات ناشی از عضویت در این سازمان به مراتب بیش از آثار منفی آن در کوتاه مدت است . اما وضع اقتصادی چین در بلند مدت نه تنها از طریق افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی در صنایع مرتبط با خدمات همچون بانکداری ، بیمه و صنایع کارخانه ای بهبود می یابد ، بلکه باید از این عضویت به عنوان یک فشار خارجی برای برانگیختن یا تشویق اصطلاحات کند شرکتهای دولتی ، بهره جست .

 

پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 14:49 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

ایران و WTo (بخش1

 

ظهور دهکده جهانی مارشال مک لوهان ،که به دهه ششم از سده بیستم میلادی چون هاله ای از خیالی کم رنگ   بیش نمینمود اکنون محقق گردیده و روز از پی روز بر شتابش افزوده میگردد،  شتابی که مرزها را زهم گسسته است ،شتابی که  انقلابی تکنولوژیکی عظیمی را  بسط و گسترش میبخشد و به سوی همسویی ملتها  و دولتها و اندیشه ها گام بر میدارد  و جوامعی که به سوی جوامع شبکه ای یا بهتر بگویم جامعه شبکه ای دو گام به یک گام پیش میروند تا جنبه ها و ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خویش را به یکدیگر نزدیکتر سازند،اهنگی که شتاب گرفته است و ارمانی که موجبات به هم پیوستگی قلمروهای کوچک را به منظور مشارکت مستقیم در اداره کردن امور فراهم اورده است  تا کوچکترین حرکت شرورانه یا فضیلت امیز از دید عموم پنهان نماند تا عشق به میهن به تنهایی خاک نباشد که به عشق هم میهن بدل گردد و این میسر نخواهد شد تا میهن را وسعتی به گستره جهان بخشند که این عطش را همسویی ملتها ،دولتها و اندیشه ها سیراب خواهد نمود.ایا بشر امروزی با الهام از ارمانگرایی و فرهنگی غنی ومشترک جامعه جهانی مدنی میتواند تا دروازه های جهانی شدن را به روی خود بگشاید؟

جهانی شدن را تا به امروز بسیار تعریف نموده اند منتقدین به نظام سرمایه و سرمایه داری  انرا صحنه ای برای گسترش اعمال غیر انسانی و تحکیم سیاست برده داری به وسعت جهان  و به یک کلام آمریکایی شدن میدانند و به تغییر جغرافیای سیاسی جهان اشاره دارند  در شرایطی که طرفداران جهانی سازی به انتقال تکنولوژی بهبود شرایط نیروی کار و گردش جهانی سرمایه و انتقال ان تکیه میورزند  و به پایان یافتن چالش تاریخی با سرمایه اشارت دارند و پایان یافتن منازعات منطقه ای  و مرگ جنبش کمونیسم جهانی . که هر کدان از این تعاریف به نوعی تعریفی خاص یا عام برای جهانی شدن نیز تلقی میگردند.

دسته اول جهانی شدن را در مفهوم عام ان عنوان مینمایند  و به در هم ادغام شدن بازارهای جهانی و زمینه های توسعه تجارت و سرمایه گذاری مستقیم  و جابجایی انتقال سرمایه و کاستن قدرت دولتها  و شکافته شدن مرزهای ملی میبینند . 

دسته دوم انرا از قبل سر بر براوردن  دولتهای نیرومند ملی  و اوج پیروزی سرمایه داری جهانی که به تولید یکسان در برون و درون مرزهایشان ادامه میدهد  و سلطه پذیزی و امپریالیسم پروری را در خود میپروراند که با الگوی امریکایی همخوانی دارد

دسته سوم که رقابت بی قید و شرط در جهان را توسعه میبخشد و ثروتمند را داراتر و فقیر را بی چیزتر مینماید و رتبه اخر را برای بازار کار و نیروی کار میبیند. و به نفع و صرفه کشورهای شمال و به ضرر کشورهای جنوب ..به عبارتی شمال تا ابد برد .

 دسته چهارم که انرا عصر تحولات عمیق بر انسان میبینند در گستره جهان که در سایه مبادلات متوازن و همگون در اتیه و نامزون ناهمگون به اکنون صورت میپذیرد  که بر تقسیم عادلانه اهرمهای کسب ثروت تکیه دارد

و دسته پنجم  که بر رشد بازارهای مالی جهان ،فروپاشی نظامهای سطه گر و سر فرود نیاوردن دول ضعیف،بین المللی شدن دغدغه های بشری همچون مبارزه با بیماریها و جهانی شدن محیط زیست ،  کاهش هزینه های هنگفت نظامی و بسط جغرافیای اقتصادی و نه سیاسی، انقلاب تکنولوژیکی اطلاعات  و ترابری و ارتباطات و تقسیم کار و ارائه خدمات .

نقطه اوج و محقق گردیدن ارمانهای کشورهای حامی جهانی سازی و جهانی شدند اقتصاد را میتوان در سازمان جهانی بازرگانی  WTO جستجو نمود .به ان هنگام و سالهای پایانی جنگ جهانی دوم  و میل باطنی کشورهای درگیر  و خصوصا پیروز به منظور برقراری  مبادله و تجارت با یکدگر  که پس از عبور از مشکلات بسیار عاقبت در ۱۹۴۷مودت نامه و معاهده ای را  در قالب قراردادی به نام <<گات >> به امضا رسانیدند  تا در سایه گات  و در  نشستی در کشور مراکش به تاریخ پانزدهم  آوریل ۱۹۹۵ موافقتنامه  عمومی تعرفه و تجارت جهانی    General Agreement On Tarrif and Trade  را تصویب و موافقت خود را با تشکیل WTO اعلام داشتند  که در مفاد ماده اول اساسنامه ان میتوان به اهدافی چون : بالابردن سطح زندگی شهروندان-فراهم اوردن امکانات اشتغال- افزایش مستمر در امدها-بهرهبرداری کامل و معقول از منابع جهانی - و افزایش مبادلات و بهبود بخشیدن نضام تجاری فی ما بین  اشاره نمود  که در مجموع میتوان جنبه های مثبت و منفی بیشماری را برای ان بر شمرد . اما سهم سرزمینمان ایران  و ایرانیان را  چگونه میبینیم ؟ ایران چه باید بکند ؟ جنبه های منفی عضویت در سارمان تجارت جهانی و نکات مثبت ان برای ما چه خواهد بود?

ایران و WTO. (بخش2

در ادامه پرداختن به سازمان تجارت جهانی و ایران ........ اعضای گات بر چهار دسته تقسیم میگردند .

-1اعضای اصلی که میتوانند از تمامی حقوق منظور شده از جانب سازمان تجارت جهانی بهره مند گردند و ملزم به اجرای دقیق تعهدات خویش در قالب گات و تعهدات صادره از ان هستند .

-2اعضای ناظر که با پرداخت سالانه ۱۵۰۰فرانک سوئیس از کلیه مدارک و قطعنامه های مصوبات گات استفاده میکنند  اما متعهد به اجرای ان نیستند ،همانند ایران  که تا مدتها عظو گات بود  تا با اخرین تصمیم شورای گات در ۱۹۹۲ مدت زمان حضور کشورهایی چون ایران به مدت ۵سال محدود گردید که پس از خاتمه  این مدت کشور مورد نظر میباید تکلیف خود را روشن نماید یعنی اینکه یا عضو رسمی گردد و پیش نویس عضویت در گات را ارائه دهد تا به تصویب رسد یا اینکه دلایل عدم عضویت خود را شرح دهد .اعضای ناظرباید گزارش سالانه اقتصادی و تجاری خویش را هر ساله تسلیم گات نمایند  و مبلغی را به عنوان یارانه داوطلبانه به گات پرداخت نمایند .

3-اعضایی که سابق بر این مستعمره کشوری بودند و اکنون استقلال یافته اند  و قادر به عضویت در گات با استناد به  حمایت از اطلاعیه تحت الحمایه قبلی نمایند که در دوره مستعمره بودن خویش به امضا رسیده است که البته در این حالت میتوانند از حمایت کشور مورد اشاره نیز برخوردار گردند.

-4عضویت مشروط که از خق رای و دیگر حقوق اعضای کامل  گات مانند امتیازات تعرفه ای محروم است و به عنوان عضوی چون ناظر پایین دست حضور دارد .مانند کشوری چون تونس

کلیه اعضا بر ازاد سازی تجارت  بین الملل و افزایش سهم کشورهای در حال توسعه  سازگار با توسعه اقتصادی اشاره دارند و در این بین دیدگاه موافقان و مخالفان از اهمیت ویژه ای بر خوردار است  دیدگاهی که شامل حال ایران نیز میگردد و جهان سوم را نیز شامل میگردد . از دیدگاه موافقان کشورهای جهان سوم ابتدا باید  نتایج اولیه جهانی شدن و پیامدهای ان را در سطوح مختلف بپذیرند  و خصوصا بر سطوح اقتصادی  و تکنولوژیک اشاره دارند  و به تجربیاتی چون مقایسه وضعیت دو بلوک شرق و غرب  اشاره دارند و به حکم قیاس به طور مثال وضعیت دو المان شرقی و غربی و یا دو کره شمالی و جنوبی را با یکدگر قیاس میکنند . از دیگر موارد بر حجم تجارت  جهانی در سالهای دور و نزدیک و مقایسه وضعت کسورهای اسیای شرقی  تا قبل از ازاد سازی  سیاست توسعه صادرات و بهبودی چشمگیر ان با وضعیت کنونی اروپا و امریکا یا قیاسی در همان سالها. رونق اقتصادی  و تجارت خارجی که به کمک سرمایه گذاریمستقیم در این کشورها انجام پذیرفته و چین را میتوان مثال قابل توجیه و بارزی دانست . گسترش روابط بین المل و بازتاب ان در  توسعه صنعت گردشگری .بهره مند شدن از مهارت و تخصص در کشورهای  در حال توسعه با گرفتن  ضرب اولیه جهانی شدند در ان کشورها که بازدهی  عوامل تولید را بر عهده دارد  همانند تولید قطعات با رعایت حق امتیاز و فراتر از ان تولید انحصاری .حذف مالیاتهای تجاری تحمیل گردیده بر تولید  که کاهش نرخ تعرفه و مالیات بر واردات را افزایش خواهد داد  اما از طرفی با کاهش میزان کالای مشمول مالیات بر تولید میتواند یکی از مخلین و سام خواهان حق تولید را به حاشیه براند .

اما دیدگاه مخالفین حکایت از این دارد که این نظام ویژه اقتصادی بر پایه های لیبرالیسم استوار است  و هدفش امریکایی شدن و تحمیل الگوهای امریکایی بر جهان است و بر منافع کشورهای پیشرفته جهان دلالت دارد  چرا که بدین شکل تنها کمی بیش از بیست در صد جهان  و به شکل مستدل کشورهای پیشرفته همرا با کشورهای صاحب ثروت و ثروتهای طبیعی از خان نعمت بهرهمند میگردند و دیگران به عقب رانده میشوند که نه پیشرفته هستند و نه صاحب و مالک ثروتهای  طبیعی اباشته شده در مرزهای جغرافیایی و این تفکیک جهانی شدن را بر نمیتابد و با نفس یکپارچگی مخالف است  و بر سیطره فرهنگی  و فرهنگ غربی بر شرق و شرقیان تکیه میورزند  و به بحرانهای مالی و سلطه فرهنگی غرب و ازادی سرمایه گذاری در این کشورها و بر انگیخته شدن احساسات ناسیونالیستی  و به خطر افتادن معاش اکثریت انسانها و نادیده گرفتن نیروی کار . محیط زیست ئ تمرکز قدرت و ثروت و به یک کلام تحمیل چالشهای شمال بر جنوب نیز تکیه دارند . اما ایا منتقدین بر جهانی سازی  و جهانی شدن بر تقدم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی نیز  اشاره دارند ؟ایا  روند جهانی شدن به تغییرات ژئواکونومیک و تحمیل ان بر ژئو پلیتیک نیز می انجامد؟ یا اساسن باید این رابطه را به شکلی معکوس بیان نمود ؟ واکنش کشورهایی ایزوله شده ای چون ایران با عایقبندی به عمر بیش از دو دهه نسبت به تقدم هر کدان از ان دو  مورد سنجش قرار گرفته است ؟ اواخر سال گذشته به واسطه نوع شغلم سفری به نهاوند داشتم  و در مسیر رفت و بر گشت به نهاوند و دیگر مناطقی که در حاشیه قرار گرفته اند  این پرسش به تکرا و تکرار برایم مطرح گردید که ایا به واقه در حال توسعه هستیم ؟شاخصه های توسعه محدود به چند شهر مهم و پر جمعیت ایران میگردد؟ پس سهم بقیه این سرزمین ز توسعه  کجاست ؟ چرا توسعه ایران شمول نیست ؟ ....... دوستی عبارتی را میگفت که :شمال تا ابد برد . ایا براستی شمال تا ابد برد

11 آبان 1391برچسب:, :: 14:1 :: نويسنده : سیاوش هادی فر
برند هر شرکت، نام یا نمادی است که هدف فروش کالا یا ارائه خدمات برای آن شرکت یا نهاد مورد استفاده قرار می گیرد و خیلی وقتها پیش می آید که شرکت های مختلف دنیا فروش شان بیش ار هر چیز مدیون برندشان هستند.

 

به گزارش بانکی دات آی آر، برخی شرکت ها در دنیا هستند که شهرت جهانی خود را مدیون برندشان هستند و با همین برند فروش زیادی هم دارند.

در این گزارش قصد داریم ارزشمندترین برندهای دنیا را به شما معرفی کنیم. نکته ای که در این گزارش بیش از همه به چشم می آید، حضور پررنگ و قدرتمند شرکت های فناوری در این فهرست ده تایی است.

1. کوکاکولا

برند شرکت کوکاکولا در حال حاضر با دارا بودن ارزش 77/8 میلیارد دلار بیشترین ارزش را در میان شرکت های پرآوازه جهان دارد و  باز هم مثل سال گذشته از این نظر در مقام نخست قرار گرفته است.

 

ابزارهای برتر آموزش الکترونیکی یا همان e-learning در سال ۲۰۱۲ برای ششمین سال پیاپی از میان ۵۸۲ شرکت کننده انتخاب شدند. از میان این تعداد، ۵۵% سازمان های آموزشی و ۴۵% سازمان های غیر آموزشی بودند.

منتخب اول این رقابت همچون سه سال گذشته سایت توییتر بود که مجددا برای چهارمین سال پیاپی رتبه اول را به خودش اختصاص داد. رتبه دوم به سایت یوتیوب و رتبه سوم به Google Docsرسید. اما با هم نگاهی به لیست ۱۰۰تایی و منتخبین آنها داشته باشیم:

نکته قابل توجهی که در تهیه این لیست مشاهده می شود، فاصله بسیار زیاد ابزارهای آموزشی که در حال حاضر از آنها استفاده می شود با ابزارهایی است که در آموزش حین کار مورد استفاده قرار می گیرند. همانطور که مشاهده می شود رتبه اول به یک ابزار اجتماعی اختصاص دارد. این موضوع نشان دهنده فاصله و اختلاف بین ابزارهای آموزش شخصی/حرفه ای و ابزارهای آموزشی مورد استفاده در سازمان های برای آموزش های ضمن خدمت (در محل کار) است.

11 آبان 1391برچسب:, :: 14:1 :: نويسنده : سیاوش هادی فر

حدود 1میلیون نفر از کل بیکاران کشور را فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تشکیل می‌دهند، با این حال بالاترین تعداد بیکاران در رشته‌های صنعت و فرآوری، کامپیوتر، هنر و روزنامه‌نگاری قرار دارند.
 
یکی از مهم ترین معضلات و مسائل کشور در مورد بیکاری جوانان، عدم موفقیت افرادی است که پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی امکان راهیابی به بازار کار را ندارند و در این بخش با مخاطرات و مشکلات فراوانی مواجه می شوند.
 
به عبارتی، درصدی از جمعیت فعال جامعه که به دلیل افزودن بر دانش و تخصص خود راهی دانشگاه ها می شوند و این مسئله باعث تاخیر چندساله آنها در ورود به بازار کار می شود، به جای اینکه بتوانند پس از فارغ التحصیلی ورود بهتری به بازار کار داشته باشند، به درب های بسته بنگاه ها و واحدهای اقتصادی کشور بر می خورند.


رتبه‌هاي مسابقه كسب‌وكار

دنیای اقتصاد- بانک جهانی جدیدترین گزارش خود از فضای کسب‌وکار در سال 2013 را منتشر کرد و در آن سنگاپور را برای هفتمین سال متوالی در صدر فهرست رقابتی‌ترین فضا‌های کسب‌و‌کار قرار داد. هنگ‌کنگ، نیوزیلند، ایالات متحده، دانمارک، نروژ و انگلستان نیز توانسته‌اند به ترتیب در جایگاه‌های بعدی قرارگیرند و رتبه سال گذشته خود را بدون تغییر حفظ کنند. این مطالعه که اکنون برای دهمین سال متوالی انجام می‌شود، شاخص‌های خاصی از جمله مدت زمان مورد نیاز برای راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار، بازپرداخت مازاد مالیات‌ها و صادرات و واردات کالاها را در کشورهای مورد مطالعه بررسی می‌کند. در گزارش امسال، ایران در میان 185 کشور به رتبه 145 دست یافت که یک پله از رتبه سال 2012 و پنج پله نسبت به رده‌بندی سال 2011 پایین تر است. با این حال، رتبه منطقه‌ای ایران در میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا تغییری نکرده و ایران در همان پله سیزدهم (مشابه سال گذشته) قرار دارد. بر اساس گزارش بانک جهانی، مهم‌ترین دلیل افت جایگاه ایران در سال 2013 سخت‌تر شدن «آغاز کسب‌و‌کار» است که در فاصله یک سال 34 رتبه تنزل یافته و از رتبه 53 جهانی به 87 رسیده است.

خدمات بانکی به طور کامل پوست انداخته اند. خبر بد اینکه شیوه های سوءاستفاده هم خودشان را به روز کرده اند و می توان گفت خطر در کمین همه ماست. شما چطور با آنها روبه رو می شوید؟    

مشتریان بانک دیگر کنار باجه ها صف نمی کشند. حالا دیگر در شهرهای کوچک هم دستگاه نوبت دهی مشتریان را تا زمان رسیدن نوبت شان هدایت می کنند. این تغییر چهره در ارائه خدمات هم دیده می شود. تلفنبانک و اینترنت بانک و بانکداری مجازی و هزار جور اسم مشابه دیگر . همین که این روزها مردم به جای مراجعه به شعبه، هر ساعت از شبانه روز قبض تلفن، گاز، برق و آب خود را پرداخت کنند، یعنی بانکداری و خدمات بانکی پوست اندازی کرده است اما هرچقدر که بانک ها و خدمات شان مدرن تر می شود، دانش لازم برای استفاده از این خدمات هم باید گسترش پیدا کند.

اگر چند سال قبل حمله هکرها به حساب ها و لو رفتن رمز کارت های بانکی یک مشکل ناشناخته بود، این روزها هر کدام از ما ممکن است بر اثر یک غفلت کوچک درگیر آن شویم. تقریبا ۹۰ درصد ایرانی ها کارت بانکی دارند و نیمی از آنها حداقل یک بار در سال از اینترنت بانک استفاده می کنند.


آیا متفکران بزرگ استراتژیک به دنیا می‌آیند یا ساخته می‌شوند؟ پاسخ هر دو سؤال آری است: آری آدم‌ها در بخشی از طیف استعداد ذاتی قرار می‌گیرند و آری، شما می‌توانید این استعداد را توسعه دهید. اما چگونه؟

روش‌های تقویت توانایی تفکر استراتژیک‌ شامل موارد زیر هستند


کاستی‌های یک استراتژی بد معمولا به وضوح نمایان است یا حداقل در نگاهی به گذشته قابل شناسایی هستند. با این حال گاهی استراتژی‌های خوب نیز با شکست مواجه می‌شوند و زمانی که این اتفاق می‌افتد شناسایی علل شکست بسیار مشکل است. با وجود اهمیت روشن برنامه‌ریزی و اجرای مناسب، هنوز تعداد نسبتا کمی از اندیشمندان حوزه مدیریت بر روی فرآیندها و راهبردهای مناسب برای اثربخشی یک استراتژی تمرکز کرده‌اند.


در این باره استاد مدیریت دانشگاه وارتون یعنی پروفسور هربینیاک می‌گوید: مدیران اجرایی آموزش دیده در این زمینه، درباره اینکه چگونه برنامه‌ریزی کنند مطالب زیادی می‌دانند در حالی که اطلاعات زیادی در مورد نحوه اجرای این برنامه‌ها ندارند. اگرچه آنها مدیران خوبی هستند، در گذر زمان آنها باید از طریق برخورد با سختی‌ها و کسب تجارب آموزش ببینند، و این به این معنی است که آنها اشتباهات زیادی را مرتکب می‌شوند.

اعتماد مصرف‌کنندهConsumer Confidence Index یکی از شاخص‌های اقتصادی بسیار مهم در کشورهای پیشرفته محسوب مي‌شود که برای اندازه‌گیری درجه خوشبینی مصرف‌کننده نسبت به وضعیت عمومی اقتصاد جامعه به کار گرفته مي‌شود؛ اینکه مصرف‌کننده تا چه اندازه نسبت به پایدار بودن درآمد خود در آینده مطمئن باشد، بدون شک در رفتارهای اقتصادی فرد مشهود است.

این شاخص نسبی به صورت ماهانه براساس اطلاعات جمع آوری شده از تعدادی خانوار مصرف‌کننده، که 40 درصد شاخص، نسبت به وضعیت فعلی اقتصاد و 60درصد شاخص، انتظارشان از وضعیت آینده اقتصاد را تشکیل مي‌دهند، محاسبه مي‌شود. این آمارگیری بر اساس پنج سوال اصلی انجام مي‌گیرد که عبارتند از:
1- شرایط فعلی اقتصاد کشور
دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:, :: 17:2 :: نويسنده : سیاوش هادی فر
 
رفتارهای انسانی نشان میـدهد کـه مردم وقتی از کسی ضـربه مـی بـیـنند، پیوسته در جستجوی انتقامند. غـرور واعـتـمـاد بـه نـفـسـمـان لطـمـه دیـده اسـت. انـتـظـــارات و رویـاهـایـمـان نـابـود شـده انـد. چـیـزی کـه بـرایـمان بسیارارزشـمـنـد اسـت را از دسـت داده ایــم. بــه هـمـیـن دلـیل اســت که می خواهیم تلافی و جبران همه این صدمات را در بیاوریم.
امـا مـوانـع دیـشگری هـم بـر سـر راه گـذشت و بخشایش ماوجـود دارد. افـکار و عـقـایدی به طور خودکار جلوی گذشت کــردن مـا را مـی گیـرنـد. بـه خـودمـان مـی گــوییـم، "او را نمی بخشم چون او هیچگاه مسئولیت کارهایی که انجام داده است را نمی پذیرد." یا "اگر او را ببخشم ریا کرده ام چون در باطن میلی به بخشیدن اوندارم." یا "فــقط افراد ضعیف گذشت می کنند."
برای این رفتارهایمان همیشه توجیهاتی نیز داریم. وقتی کسی به ما صدمه ای میزند، ما برای رفتار آن فرد دنبال یک سری توجیهات هستیم. با خود می گوییم که حتماً به خاطر شخصیت پستش بوده است. یا اینکه می گوییم، "آدم بی حواس و بی دقتی است." یا "او برای من ارزشی قائل نیست" یا "از قصد این کار را انجام داده." و آنها را با خشونت هر چه تمام تر قضاوت خواهیم کرد.
اما اگر خودمان کاری اشتباه که به کسی صدمه می زند انجام دهیم، برای رفتار خودمان هم باز دنبال توجیه هستیم. در اینگونه موارد می گوییم، "بچه ام شلوغ می کرد متوجه نشدم،" یا "در راه که می آمدم تصادف شده بود." سعی می کنیم که به هر نحوی که شده تقصیر را از گردن خودمان بیاندازیم و خود را بی گناه جلوه دهیم.
مهم است که بدانیم پذیرفتن و فهمیدن اشتباهات هرگز سبب نمی شود که فرد صدمه دیده آسوده شود. بخشیدن کسی و گذشت کردن هرگز نتایج کار اشتباه آنها را از بین نمی برد. هدف این است که گذشت کردن بیشتر مورد توجه افراد قرار گیرد و انسانها اشتباهاتشان را راحت تر بپذیرند. برای اینکار باید به جای اینکه در مورد شخصیت و قصدشان قضاوت های خشن و ناعادلانه انجام دهیم، همیشه خوبی های دیگران را مدنظر قرار دهیم.
تا به حال پیش آمده است که با کسی که به شما صدمه زده همدلی کنید؟ از خود بپرسید، "دوست دارم کارها بدتر یا بهتر شود؟" گذشت تاثیر بزرگی بر سلامتی و احساسات خود ما نیز می گذارد. در واقع بیشتر منفعت گذشت کردن به خود ما می رسد نه به آن کس که بخشیده ایم. همیشه باید به وقتی که خودمان هم نیازمند گذشت می شویم هم فکر کنیم.
اجازه ندهید خشم و کینه زندگی شما را در بر گیرد، چون شما، زندگیتان و سایر رابطه هایتان را نابود خواهید کرد. اجازه دهید که این کینه و درد از فکر شما بیرون رود. آن را به خدا بسپرید. چون خداوند تنها کسی است که می تواند دردی که شما احساس می کنید را بفهمد.
اینکه از صدماتی که به شما وارد می شود راحت بتوانید گذشت کنید کار آسانی نیست و یکباره صورت نمی گیرد. نیازمند زمان است، اما هر چه بیشتر روی این مسئله کار کنید، بیشتر به خوبی آن پی خواهید برد از خدا بخواهید که به شما توانایی دهد که بتوانید گذشت کنید.
 
8 برابر شدن افسردگی با گوش کردن زیاد موسیقی

نتایج یک پژوهش جدید در ایالات متحده حاکی از آن است که زیاد موسیقی گوش کردن احتمال ابتلا به افسردگی را 8 برابر می‌كند و ممكن است این موضوع عامل افسردگی در بزرگسالان باشد.

به گزارش "شهر"، محققان دانشکده
پزشکی دانشگاه پیتزبرگ دریافته‌اند که احتمال ابتلای افراد بزرگسال به بیماری افسردگی، بین آنهایی  که وقت بیشتری را صرف موسیقی گوش کردن می‌کنند، بیشتر است، در حالی كه احتمال افسردگی جوانانی که بیشتر کتاب می‌خوانند به مراتب کمتر است.

براساس گزارش «موسسه ملی سلامت روان ایالات متحده»، از هر 12نوجوان، یک نوجوان به افسردگی جدی مبتلاست.


یافته‌های این پژوهش، بخشی از تحقیقات گسترده و روز افزونی است که به ارتباط بین سلامت روانی افراد با میزان بهره‌گیری از رسانه‌ها می‌پردازند.


دکتر برایان پریمک، پژوهشگر ارشد این تحقیق گفته است: «مشخص نیست که افراد افسرده برای رهایی از این بیماری بیشتر موسیقی گوش می‌دهند و یا گوش کردن موسیقی برای ساعات طولانی به افسردگی منتهی می‌شود و یا هر دو عامل موثری در این زمینه هستند. به هر حال، ممکن است این یافته‌ها به والدین و پزشکان کمک کند تا ارتباط بین رسانه‌ها و افسردگی را دریابند.»


محققان دریافته‌اند که احتمال بروز افسردگی در جوانانی که بیشتر وقت خود را صرف گوش دادن به موسیقی می‌کنند 3/8بار بیشتر از افرادی است که زمان اندکی را صرف موسیقی می‌کنند و این احتمال در افرادی که بیشتر اوقات کتاب می‌خوانند، یک دهم است.


106 فرد بزرگسال که 46 نفر از آنها افسردگی جدی داشتند، در این تحقیق شرکت کردند.

تفاوت این تحقیق با بیشتر پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام شده‌اند، این بود که پژوهشگران از شیوه‌ای به نام «زندگی واقعی» استفاده کردند. آنها در این روش بیش از 60 بار در یک دوره متمادی در 5 آخر هفته با شرکت کنندگان تماس می‌گرفتند تا دریابند در حال استفاده از چه نوع رسانه‌ای هستند.




 

دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:, :: 16:54 :: نويسنده : سیاوش هادی فر
 
در شاد بودن به خود نمره چند می دهید؟

جملات زیر را به دقت بخوانید و با توجه به اینکه تا چه اندازه احساسات شما را توصیف می‌كنند، به آنها نمره‌ای از صفر تا 5 بدهید. مقیاس نمره‌دهی به صورت زیر است.

1ـ ارتباط نزدیكم را با كسانی كه دوستشان دارم حفظ می‌كنم.


2ـ‌ با اعضای خانواده‌ام به خوبی كنار می‌آیم.


3ـ زندگی‌ام سرشار از عشق است.


4ـ به كارگیری استعدادهایم كمك بزرگی به دیگران می‌كند.


5ـ كارم را دوست دارم.


6ـ در كارم به خوبی از استعدادهایم بهره می‌برم.


7ـ حداقل سه دوست صمیمی دارم كه منظم اوقاتم را با آنها سپری می‌كنم.

8ـ دوست خوبی هستم.

9ـ دیگران در صورت نیاز، از من درخواست كمك می‌كنند.


10ـ از مهربان بودن با دیگران احساس رضایت عمیقی می‌كنم.


11ـ قلباً ترجیح می‌دهم كه در روابطم اعطاكننده محبت باشم تا گیرنده آن.


12ـ به نیازها و احساسات دیگران بسیار حساسم.


13ـ زندگی‌ام سرشار از فعالیت‌های برانگیزاننده است.


14ـ چالش‌های هیجان‌انگیز را سرلوحه زندگی‌ام قرار می‌دهم.


15ـ به فعالیت‌های متعددی علاقه دارم كه می‌توانم به آنها بپردازم.


16ـ از خودم خوب مراقبت می‌كنم.


17ـ وقتی را برای استراحت و تفریح در زندگی‌ام در نظر می‌گیرم.


18ـ تندرستم.


19ـ به داشتن شخصیت جذاب و دلپذیر شهرت دارم.


20ـ در هر موقعیتی، نیمه پر لیوان را می‌بینم.


21ـ معتقدم همه چیز بالاخره درست می‌شود.


22ـ در شرایط پر استرس عملكرد خوبی دارم.


23ـ در اولویت‌بندی زمان و توان لازم برای انجام امور كفایت دارم.


24ـ به سادگی می‌توانم تا تمام شدن كارها از تفریح خودداری كنم.


25ـ در هر شرایطی و با هر موقعیتی، با آرامش برخورد می‌كنم.


26ـ استرسی كه تجربه می‌كنم در حدی است كه زندگی‌ام را جالب كند.


27ـ به ندرت تمام وقت خود را صرف انجام كار می‌كنم و زمانی را به خودم اختصاص می‌دهم.


28ـ از زندگی‌ام رضایت دارم.


29ـ شاد بودن را به همه چیز ترجیح می‌دهم.


30ـ در مورد آینده‌ام خوشبین هستم.


جمع كل از 150 نمره


نتیجه
:

ـ پایین‌تر از 80 :
افرادی كه نمره‌شان زیر 80 است شادكام نیستند و نیاز به تغییر سبك زندگی دارند. غم و ناراحتی در زندگی این افراد از جمله هیجانات غالب است.

ـ 80ـ 120:
این افراد را نمی‌توان بسیار غمگین نامید. همان‌طور كه نمی‌توان آنها را شاد توصیف كرد. اگر نمره شما در این حدود قرار دارد، به راهبردهای این شماره برای افزایش شادكامی توجه كنید و سعی كنید نگرش مثبت‌تری به زندگی داشته باشید.

ـ بالاتر از 120:
‌اگر نمره شما بالاتر از 120 است، باید گفت كه شما فردی شاد هستید و تلاش كنید نگرش‌ها و هیجانات مثبتتان را در همین سطح حفظ كنید.

توکل بر خداوند، از عوامل شادی آفرین است؛ زیرا خداوند قدرتی بی انتهاست و دل بستن به او، مایه آرامش و نشاط است

پيوندها
  • ردیاب ماشین
  • جلوپنجره اریو
  • اریو زوتی z300
  • جلو پنجره ایکس 60

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان انجمن دانشجویی پیام نور ازاد سراسری و آدرس pnuha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 2
بازدید کل : 7264
تعداد مطالب : 29
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1